منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

تخریب باغ های سنتی،خواب پیمان کار پل زیرگذر،اسپند دود کردن برای افتتاح پل شرکت نفت.

*قزوین در دهه گذشته به این سو،چهره شهر به ظاهر پیشرفته را بر خود دیده و اینک درآستانه ورود به سطح اول کشور و به عبارتی درآستانه تبدیل شدن به همان کلان شهری است که مدیران و مسئولانش آرزویش را در سر می­پروراندند.

قزوین­ یکی­ ازقطب­ های شهر صنعتی کشور است، قزوین بیشترین ثبت آثار ملی را در خویش نهفته دارد.قزوین شهر علماست،قزوین شهری است که معماری سنتی در آن به ورطه فراموشی کشیده شده و سبک معماری نوین در آن در اولویت است و قزوین شهری است که امروزه در پروژه های عمرانی شهر غوطه ور شده است.

قزوین مدتی است بیمار شده، یعنی بیمارش کرده اند،طبیعت قزوین را نشانه گرفته اند،باغ های سنتی اش را به بهانه پروژه های عمرانی نابود کرده­اند (که خود نیاز به بحث جداگانه ای دارد) و این بیماری در صورت درمان نشدن واگیردار و اپیدمی خواهد شد.

درد قزوین را می دانند اما جای دیگرش را شکافته اند.

قزوین این روزها بیمار رو به موتی شده که پزشکان شهرش یا نا بلدند یا از سر آگاهی اقدام به  فلج کردنش نموده اند،قزوین غرق پروژه ها شده هر طرف­ را که می نگری الی ماشاالله  برای رفاه مردم می کوشند تا مردم در رفاه باشند که جز این هم نخواهد بود.

و اما سوال از دوستان و مدیران ارشد شهر،

قزوین­ را شکافتید و واکاوی کردید؟ چرا بخیه اش را نمی زنید؟چرا به حال بیمار رو به احتضار رسیدگی نمی کنید؟ بابا این بیمار را التیام بدهید و کار را یکسره کنید.

خارج از متن روا نیست وارد حاشیه ها نشویم.

غرض از ارائه مقدمه این بود که به دنبال راهگشایی برای خروج از بحران های پروژه های ناتمام شهر قزوین باشید.

1-از ترمینال قزوین به سمت شرکت نفت که حرکت کنید،شاهد دو پروژه که چه عرض کنم، ابر پروژه ای خواهیم بود که مدت ها و سال های مدیدی است که در بلاتکلیفی به سر می برند.( صد رحمت به پدر و مادر لاک پشت که باز روی لاک پشت را سفید کردند).

*یکی پل شرکت نفت،که اگر چشم نخورد و اسفند برایش دودکنیم در آستانه افتتاحش هستیم خدای ناکرده و زبانم لال اگر اتفاقی نیفتد.

و پل زیر گذر از سمت ترمینال به سمت پل شرکت نفت.

 باغ های سنتی به بهانه ایجاد تسهیل در رفت و آمد و به بهانه جلوگیری از ورود خودروها به داخل شهرصرفه جویی  و ایجاد ترافیک  و نیز ایجاد رفاه و صرفه جویی در زمان شهروندان ،باغ های سنتی تخریب شدند(امری که در پروژه های دیگر نیز شاهد بوده ایم،تا کی باید در انتظار بنشینیم و منتظر افتتاح که پیشکش، شاهد آغاز پیشرفت پروژه ها باشیم؟

اینکه مردم حرف نمی­زننددلیل­بر این نیست­که نمی­دانند،امروزه با پیشرفت تکنولوژی در همه جوانب زندگی و رصد کردن امور به صورت آنلاین همه می فهمند و می دانند،اما حال و حوصله ای برای مباحثه کردن ندارند.

دوستان،

زمان دقیق کلنگ زنی پل شرکت نفت و  پل زیر گذر را نمی دانم ،اما هرچقدر هم که باشد،نمره مردودی را گرفته اید؟

به خدا بروز اتفاقات  ناگوار در این مسیر گناهش بر گردن شماها خواهد بود.

بیایید بر خویشتن خویش تلنگری بزنید،

اگر سری به پروژه های مذکور بالاخص پل زیرگذر بزنید از نام بزرگ پروژه فقط شاهد تجهیز کارگاه و جولان کارگران در محوطه کارگاه و نیز خوردن صبحانه در صبح و  عصرانه در عصر و  به دنبال سایه از برای چرت زدن و نیز به دنبال آویزان کردن لباس های عرق کرده از بابت خواب نیمروزی هستند نه از بابت کار در گرما.

چندین سال است­که به پیچ و خم مسیر مذکور عادت کرده ایم، و هر روز که عبور می کنیم،افسوس باغ های تخریب شده ای را می خوریم که شاید با افتتاح راه و عادی شدن مسیر التیام بخش تاسف مان باشد از برای باغ های سنتی تخریب شده.

دوستان چرا باید وقت و جان مردم بی ارزش باشد،شما را به خدا  مردمان این ولی نعمتان را دریابید،من نماینده و سخنگوی مردم نیستم،اما به عنوان یک شهروند از مسئولان شهرم سوال دارم که چرا باید یک پروژه این قدر زمان بر باشد؟

تکلیف این مردم چیست؟،مردمی که سالیان سال است از این مسیر می گذرند تا  به کار خود برسند ،مردمی که خودروهاشان زیر آسفالت فرسوده مسیر نابود شده از برای مثلا کار عمرانی ؟

چه کسی و کدام ارگان باید جواب گوی بی مسئولیتی پیمان کار طرف قرارداد با شهرداری است که اینگونه عرض اندام می کند و همه چیز را رها و یله کرده و ککش هم نمی گزد،یا باید مشکل مالی اش حل شود  یا از طریق شهرداری قراردادش فسخ گردیده و خاتمه قراردادش اعلام گردد و با پیمانکار دیگر قرارداد بسته شود،حتم دارم که مشکل مالی گریبان گیرشان شده ،قبول،اما چرا باید مردم تاوانش را بدهند ،چراباید تاوان مدیریت ضعیف و ناتوان را مردم بدهند،بنده بارها شاهد تصادفات شدید در این مسیر بوده ام ،این مسیر یکی از راه های اصلی است که اکثر قشر زحمت کش کارگر برای رفتن به شهر صنعتی از این مسیر عبور می کنند اما چه فایده باید همه روزه شاهد پستی و بلندی ماشین ها باشند،

و سخن پایانی اینکه، روزی باید جواب گوی اتفاقاتی باشیم که ما مسئولش بودیم ،شاید آن روز دیر باشد.

چه کسی مقصر و پاسخگوست، سازمان پارک ها و فضای سبز یا اداره کل استاندارد ؟

دقیقاً روز پنج شنبه 7 آبان سال 94 مقاله ای با عنوان تجهیز  وسایل تفریحی و بازی بوستان ها یا وعده سرخرمن مسئولین  نوشتم،مخاطب ما سازمان پارک ها و فضای سبز و سازمان استاندارد بود.و اینک در آستانه یک سالگی مصاحبه مدیر عامل محترم با نشریه همشهری هستیم.

آن جا که به مناسبت استاندارد سازی تجهیزات پارک ها  و زمین های بازی در ایران " مسئول محترم پارک ها و فضای شهر قزوین عنوان نموده بود که "تجهیزات بازی و ورزشی  و تفریحی بوستان ها  و پارک های استان به صورت روزانه و مستمر مورد بازدید قرار می گیرند" .حال یک سوال؟به راستی چنین چیزی صورت می گیرد؟البته ناگفته نماند ما منکر زحمات دوستان فضای سبز نبوده و نیستیم ،اما اجازه بدهید که در این زمینه و حداقل در این مورد قانع نشده و نشویم .مگر می شود به صورت روزانه (توجه بفرمائید،روزانه)بازدید صورت بگیرد اما هیچ اقدامی در  جهت رفع نقایص وسایل بازی انجام نگرفته باشد؟ اگر بازدید روزانه و استاندارد  سازی وسایل بازی پارک ها  تعبیری متفاوت برای دوستان دارد که هیچ ،در غیر این صورت ،خطر هر لحظه در کمین کودکان ما و صد البته خود شماست،شاید منظور دوستان فضای سبز بوستان هاست؟ به راستی از پارک سنگی مینودر چه خبر ؟این درست که پارک مذکور مجهز به وسایل بازی در سال جدید شده اما آیا فضای کوچک برای بازی کودکان کافی است؟در فضای کوچک بازی کودکان وسایل قلمبه ای را جای داده اید که گوئیا دوستان را مجبور به این کار کرده اید؟ لابد وسایل آنجا هم استاندارد شده؟و یا پارک رز راه آهن که تبدیل شده به تجهیز کارگاه دوستان عمرانی به بهانه پروژه های عمرانی؟ یا پارک دهخدا که خود حدیث مفصلی است که بعد ها به آن خواهیم پرداخت،و اینکه پارک درون شهری را تبدیل به کارگاه عمرانی و از همه مهمتر از طول و عرضش کاسته اید تا درختان سرسبزش زیر دود خودروهای دوستان از بین برود(به این قصه پر غصه پارک دهخدا خواهیم پرداخت) و یا پارک شهدا که اکثر وسایل بازی اش یا فلزی است یا از بین رفته،یا پارک پامچال که جز دوسه وسیله بازی چیز دیگری را مشاهده نکرده ایم.ویا پارک شهید مطهری در محله راه ری و یا بعضی از پارک ها که بعضی از وسایل فلزی آنجا  سالیان سال است که زیر نور و آفتاب پوسیده و زنگ زده اما همچنان  مورد استفاده همشهریان عزیز قرار می گیرد.آن هم با رنگ کردن ابزار فلزی(به یک باره یاد ضرب المثل افتادم که،دوستان با رنگ کردن فلزات ما را هم رنگ کرده اند).

به راستی کودکان معصوم ما چه گناهی کرده اند که باید تاوان بدهند،تاوان بی مسئولیتی و عدم مدیریت مدیران دست اندرکار را.هنوز هم که هنوز است به پارک ها و بوستان ها که سر میزنم یاد مصاحبه های رنگارنگ  دوستان می افتم و افسوس می خورم که به راحتی حرف را در زبان می چرخانیم ،دریغ از یک عقب گرد و سنجش افکار خویش.

دوستان،مسئولین محترم،ما به دنبال متهم کردن نبوده و نیستیم ،دنبال گرفتن جوابی هستیم که قانع شویم.مبادا خدای ناکرده عنوان گردد  که ما کار می کنیم و عده ای از همشهریان  اموال عمومی را تخریب می کنند، که این جواب جوابی است سر بالا، ما قبول داریم که همشهریان باید در نگهداری اموال عمومی کوشا باشند اما گاهی اوقات مشاهده گردیده که بسیاری از وسایل از یک سال پبش به حال خود رها شده که این امر پسندیده نیست.

و یا جواب داده نشود که عوامل محترم اجرایی سازمان  به نوبت  وسایل را تجهیز می کنند. خب درست،اگر به نوبت است پس چرا در این چند ساله هنوز اقدامی صورت نگرفته؟یعنی هنوز زمان تجهیز فرا نرسیده؟همه پارک هایی که نام برده شده نقص وسایل بازی شان از یک سال پیش عیان بوده است . از همه اینها که بگذریم نباید فراموش کنیم که سازمان استاندارد نیز می تواند تا حدودی مقصر در این زمینه باشد مگر غیر این است که ایمن سازی  تجهیزات شهر بازی­ها  جزو خدماتی است که مشمول استاندارد اجباری در همه مراحل تولید و بهره برداری است؟بنده فکر می کنم سازمان استاندارد نیز در این زمینه کوتاهی کرده است.بهتر است دوستان محترم سری به پارک های مذکور بزنند .خالی از لطف نیست ،بالطبع دوستان سعی خواهند کرد از پارک ها مجهز تر استفاده نمایند ،و این خود عاملی بر ندیدن فقر و نقص وسایل بازی در دیگر نقاط ضعیف خواهد شد.

بنده به شخصه اداره استاندارد را عامل مهم در این کوتاهی میدانم.امید که پاسخگویی دوستان موجبات خرسندی منتقدین را فراهم کند.

آیا به راستی باید باور کنیم که در همه پارک ها  کف پوش های نرم  و مناسب استفاده شده؟بازی کودکان بر روی آسفالت گرم تابستان و سرد زمستان و کف پوش های غیر ایمن در بعضی از بازیگاه ها خلاف­این ادعا را اثبات می کند.

و اما سوال،چه فرقی است در به کاربردن وسایل بازی مجهز در پارک الغدیر خیابان دانشگاه ، با ابزار و آلات بازی در مثلاً خیابان راه آهن یا خیابان اصفهان یا خیابان حیدری؟چرا به دنبال تبعیض هستیم؟(دراین مورد نیز مفصل حرف ها در سینه داریم).

بیایید به دنبال آمار و ارقام نباشیم،هدف فقط ارائه بیلان کاری نباشد .بیایید داشته هایمان را حفظ کنیم ،بیایید در جهت رضایت خلق الله قدم برداریم.

بیایید بیلان تکریم شهروندان را ارائه بدهیم.

یادمان نرود که پست ها ماندنی نیستند ،شاید در انظار عمومی شناخته نشویم ،شاید سوءمدیریت مان مورد نقد قرارنگیرد،اما فراموش نکنیم که در درگاه الهی باید پاسخگو باشیم.همین ما را بس.

باز هم عنوان می کنم هدف ما نقد است ،نقد سالم .منکر زحمات روزانه زحمت کشان عرصه فضای سبز مناطق نیستیم ،اما نباید فراموش کنیم که  ارائه خدمات بهتر جزو وظایف مسئولین  است و نقص در هر یک از امور ارائه شده به عنوان کم کاری محسوب می شود.

و سخن پایانی اینکه :

ما باز هم به سراغ دوستان خواهیم رفت.

اداره برق محمدیه و خواب بهاری و عدم پاسخگویی به افراد مجهول الهویه.

16فروردین95 مطلبی از باب انتقاد در خصوص اداره برق محمدیه  و عدم روشنایی در بلوارهای اصلی و خیابان های شهر در وبلاگ خویش انتشار کردم ،به این امید که شاید مدیران محترم اداره مذکور بر خویش زحمتی داده تا جواب دندان شکن به ما بدهند تا دلشان خنک شود،اما دریغ و صد دریغ و صد افسوس، ما را فراموش شده که این روزها در برهوت پاسخگویی مدیران گیر افتاده ایم،لابد دوستان بر خویش اندیشیده اند که چرا باید طرف را گنده کنیم،ما کجا و یک نفر یه لاقبا که مجهول الهویه است کجا،می خواهدخودش را گنده کند، مبادا جوابش را بدهید ها!!!.

روزگارانی است که در برهوت پاسخگویی گیر افتاده ایم،گویا مدیران جواب گویی به ارباب رجوع و ارباب جراید را فراموش کرده اند،البته جای شکرش باقی است که اگر بحث سیما به وجود بیاید دوستان گوی سبقت را خواهند ربود ،چون می توان به راحتی آمار اغواکننده  داد آن هم با ارائه آمارهای غلط، بعد از انتشار مطلب چندین نفر از ساکنین و حتی دوستان که در این شهر سکونت دارند را به طور اتفاقی دیدم و شرح ما وقع را برایشان بازگو کردم،همه شان متفق القول و هم سو با مطالب انتشار شده بودند،حتی بعضی از افراد گله مند بودند از اینکه مثلاً چرا بلوار  و یا خیابان ما را نام نبرده اید که بنده نیز قول دادم حتماً این بار نام خیابان دوستمان را نیز اضافه می کنم و امروز روز وعده است.

آری دوباره می خواهم مطلب آن روز گذشته و امروز فراموش شده را تلنگری بزنم،باشد که این بار بر دوستان نافع افتد و از در جواب برآیند.

           *بر حسب اتفاق و برای دید و بازدید  اقوام در ایام نوروز به شهر محمدیه رفتیم، پاکی هوا و شرایط جوی بارانی و بی خبری دود و دم ماشین هوس پیاده روی در شب را دل مان افکند،شهری با فضای سبز تعریف شده و متناسب با فضای سرانه، نورپردازی متناسب  از برای زیباسازی شهر تا متناسب با نام وزین زیباشهر دیروز و محمدیه امروز باشد،و خانه های یک دست با معماری های عالی و نماهای متناسب با فرهنگ اسلامی،وجود مساجد جامع و صاحب الزمان در میادین مهم شهر و از همه مهمتر استقرار ادارات در کنار هم  گویای یک دستی و اتحاد مسئولین شهر برای رفع مشکلات شهروندان شهر داشت.باید دست مریزاد  و احسنت گفت بر مدیران این شهر،گویا مسئولین ادارات شهر در پیشبرد اهداف عالیه شهر کوشا بوده و تلاش مضاعف دارند. اما شهر باهمه قشنگی و مزایای نام برده دارای نقاط ضعفی بود و انتقاداتی  نیز  بر آن واردبود.

                * گفتیم انتقاد،بد ندیدیم تا اداره برق شهر را سیبل انتقادی خود قرار دهیم،البت که مسئولین امر بر خویش  می قبولانند که هدف از نقد نقد سازنده است نه تخریب مسئولین و شخصیت ها.

به هرحال،بد ندیدیم تا روشنایی کم سوی یکی از بلوارهای اصلی شهر را به عنوان موضوع انتقادی بیان کنیم،

قبل از ورود به اصل مقال،خالی از لطف نیست که بدانیم، در فضاهای شهری به دو منظور تأمین روشنایی و نورپردازی مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر بحث زیبایی شناسی مهمترین انگیزه ی روشن نمودن فضاها در شب، ایجاد ایمنی و حس امنیت است.
*همانگونه که مستحضرید،روشنایی مطلوب و مناسب با ایجاد وضوح دید برای مردم و روشن نمودن نقاط کور، پنهان و جرم خیز موجب راحتی و آسایش شهروندان برای حضور در فضاهای شهری می شود. البته لازم به ذکر است که برای دستیابی به حس امنیت، میزان خاصی از روشنایی مد نظر است. چه بسا فضاهایی را چنان ناشیانه روشن می کنند که بیش از آنکه احساس امنیت را در فرد ایجاد نمایند، احساس تحت نظر بودن را القا می کنند. ، در مبحث روشنایی بخشیدن به فضاها تنها دستیابی به ایمنی و امنیت محیط مدنظر است که این امر در ارتقاء کیفیت محیطی فضاها امری ضروری ولی ناکافی است. به همین خاطر ایجاد یا تقویت سایر کیفیات محیطی لازم از طریق نورپردازی فضاها تأمین می گردند.

*اگر گذرتان به بلوار یا میدان امام حسین به میدان ساعت(اگر اشتباه نکرده باشم) شهر محمدیه افتاده باشد مشاهده می کنید که عدم نور کافی یا وجود نور کم سو و بی کیفیت در بلوار مذکور ذهنیت را به کل شهر تعمیم خواهد داد اینکه قدم به شهری بی روح و سرد و کم تحرک  گذاشته ایم در حالی که واقعیت چیز دیگری است ،و خیابان های دیگر وضعیتی به مراتب بهتر دارند ،اما باید اذعان­ کردکه، نور نامطلوب در این بلوار وضعیتی به مراتب بدتر از عدم روشنایی دارند.البته ما منکر ارائه خدمات اداره برق شهر محمدیه نیستیم اما این انتظار را از مدیران ارشد اداره برق مذکور داریم که نسبت به این قضیه حساس باشند تا خدای ناکرده از این به بعد در بلوار و خیابان مذکور و بعضی از خیابان ها به دلیل عدم نور کافی  شاهد تصادفات واتفاقات ناگوار نباشیم.

و یا می توان به وضعیت بلوار شهید رجایی اشاره کرد.که به فقط نور و پروژکتور مغازه ها شاید تا حدودی ضعف و نقص اداره مذکور را پوشانده است.

و یا می توان به روشنایی بلوارهای شهید بهشتی و خیابان های شهر مهرگان اشاره نمود.

بر همگان واضح و مبرهن است که،روشنایی معابر شهر نقش مهمی برای رانندگی در ساعات شب خواهد داشت و تاریکی معابر، هم ایمنی خیابان‌ها را کاهش داده و هم خطر بروز تصادف را مضاعف خواهد کرد..

دوستان ،مدیران و مسئولین محترم،همه ما نیک می دانیم که نور یکی از اجزای مهم در رانندگی ایمن است. نبود نور در تاریکی شب، عوارضی همچون افزایش حوادث، تصادفات، جرایم و بزهکاری و کاهش امنیت اجتماعی را در پی دارد از این رو استاندارد کردن نور معابر شهر، اهمیت بسیاری دارد.
ایجاد بستر مناسب و امن برای زندگی شبانه شهری و ارتقای کیفیت بصری، طراحی و نورپردازی فضاها بسیار مهم است.
 
نور برخی از معابر به قدری ضعیف است که حتی امکان دیدن عابران پیاده با لباس‌ها ی تیره برای رانندگان فراهم نیست و خطر برخورد عابران پیاده با خودروها را تشدید می‌کند.

چه خوب است دستگاه‌های مسئول با بازدید میدانی و سنجش میزان روشنایی، برای استانداردسازی روشنایی معابر شهر تلاش کنند.
از نکات قابل تذکر دیگر نیز وجود سیم برق های گاهاً لخت و بیرون زده شده از تیرهای چراغ برق  است که افزایش برخورد تصادفی کودکان از سر بازیگوشی یا بعضاً بزرگسالان با سیم ها را افزایش داده و احتمال برق گرفتگی راافزایش خواهد داد.

فراموش نکنیم که مسئولیت هر اتفاقی که در معابر تاریک برای شهروندان رخ دهد، گاهاً متوجه دستگاه‌های مسئول خواهدبود.

چه خوب است شرکت برق محمدیه  باتشکیل تیمی متخصص بر ضرورت نصب چراغ‌های استاندارد در معابر شهر اقدام نماید و قبل از نصب چراغ‌ها، نور مورد نیاز معبر را تعیین کرده و براساس نیاز، روشنایی را تأمین کند.
با توجه به این‌که بعضی از کارکنان شهرداری به صورت شبانه روزی و بعضی از ادارات بر حسب کار پیش آمده  بسیاری از فعالیت‌های خود را در ساعات شب انجام می‌دهند، تامین روشنایی مناسب از ضروریات و بدیهیات است ،و باید بر این مهم واقف باشیم که جان انسان برای مهم ارزشمند است و ما مسئول جان افراد هستیم.
زمانی که معابر شهر از نور کافی برخوردار نباشد، بسیاری از شهروندان علاقه‌ای به حضور در شهر نخواهند داشت،و این بی روحی شهر را افزون تر خواهد کرد.

و سخن پایانی اینکه حیف است شهری با این زیبایی و نورپردازی عالی  به علت کم نور بودن بعضی از بلوارها و        خیابان هایش  بی روح جلوه داده شود.