منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

ناحیه شهری مهرگان و بمب ساعتی (مدیران و مسئولین دست اندرکار بخوانند و بدانند).

نکته:

1-ساخت یک شهر نیازمند روزها،ماه ها حتی سال ها کار کارشناسی ،برنامه ریزی و  طراحی است تا همه جوانب به نحو احسن در آن رعایت و منظورگردد.

برنامه ریزی دقیق،طراحی  با حداقل ضریب اشتباه  و کارشناسی موشکافانه در  همه حوزه ها چه اقتصادی،چه اجتماعی، چه فرهنگی و چه آموزشی نیازمند تشکیل کارگروه های متخصص در حوزه های تخصصی بالاخص حوزه شهرسازی است تا در صورت کوچ افراد برای سکونت با مشکلات عدیده دست به گریبان نشده و دچار سرگیجه های مبهم نگردند.(امری بس محال و ناشدنی حداقل در پروژه های مسکن مهر).

نباید فراموش کرد که طراحی و کارشناسی دقیق در موضوع فوق علتی است مهم و حیاتی برای داشتن یک شهر پویا و سرزنده .

باید به خاطر داشته باشیم که  رشد و توسعه شهرنشینی از تحولات زندگی شهری حاصل می شود و این ضرورت ایجاب می­کند تا با نگاهی جامع به بررسی و ارزیابی فرایندهای تشکیل شهر و شهر نشینی پرداخته شود.

2-حقوق و تکالیف در خانواده ایرانی به تناسب تغییر در ساختار بیرونی (مستقل شدن زوجین در صورت تشکیل خانواده زیر یک سقف بدون والدین) با تغییراتی روبه رو گردیده و به خودی خود نیازهایی را نیز در خود احساس خواهد کرد.نیازها و یا به تعبیری حقوق و تکالیفی که باید توسط ارگان ها و دستگاه های  ارائه دهنده خدمات اعم از رفاهی،بهداشتی-درمانی،اجتماعی و بالاخص فرهنگی  برآورده شود.(یعنی به ازای تشکیل هر خانواده و اسکان در یک شهر باید به تعداد افراد در همه شئون خدمات ارائه گردد).

یادآوری:

پروژه مسکن مهر نسخه ای بود که دولت پیشین برای درمان بیماری مسکن اقشار کم درآمد با شعار زمین و مسکن ارزان پیچیده شد و سبب گردید تا بسیاری از مردم بالاخص مستاجرین ، بی سرپرست ها ، قشر کارگر و ضعیف از همه طوایف و قومیت ها با هزاران امید و آرزو دل از زندگی در شهرها و گاهاً طبیعت بکر روستاها کنده و به شهرهای نوپا عزیمت نمایند تا آرزوی های چندین ساله شان از بابت صاحب مسکن شدن برآورده شود و همین امر تا حدودی زمینه افزایش و رشد جمعیت این شهرها را فراهم ساخت.

افزایش جمعیتی (همانطور که در بالا اشاره شد) که بدون فراهم بودن شرایط و امکانات یا حداقل با کمترین شرایط در همه شئون اینک می خواهد محیط و فرهنگ جدیدی را تجربه کند.

سوال:

1-آیا با کوچ افرادی از اقوام و طوایف مختلف در این شهر برای آمیختگی و نزدیکی فرهنگ ها استفاده بهینه شده است؟

لازم به ذکر اینکه شهر به معنای کلی یکی از عوامل اساسی و بنیادی است که تجمع افراد بالاخص در حوزه های متنوع می تواند بهترین بهانه برای اشاعه فرهنگ  قومیت های مختلف و متنوع باشد.

2-آیا باتوجه به ساخت شهرها در قالب پروژه مسکن مهر، حقوق ، تکالیف ونیازهای اولیه ساکنین  برنامه ریزی و پیش بینی شده است ؟

نیازهای مذکور می تواند رفاهی،درمانی بهداشتی ، اجتماعی و بالاخص فرهنگی و... باشد.

فرهنگ آپارتمان نشینی و یا به عبارتی دقیق تر آموزش فرهنگ آپارتمان نشینی ،شهرنشینی و شهروند مداری یکی از فرهنگ های قابل ذکری است برای افرادی که تاکنون زندگی در محیط جمعی به نام آپارتمان را تجربه نکرده اند و متأسفانه طبق آمار میدانی به عمل آمده در شهرهای نوپا می توان به این نتیجه رسید که فقدان نیازهای اساسی مذکور (بالاخص فرهنگ)مشکلات و معضلات صدرصدی را به وجود آورده و موجبات نارضایتی را نیز فراهم نموده است.

مشکلات مذکور علاوه بر معضلات درون آپارتمانی است که این روزها تبدیل به معضلی لاینحل شده است مشکلاتی از قبیل قطعی آب،برق،گاز،و...(که خود نیاز به ساعت ها حتی روزها و ماه ها بحث های کارشناسی دارد).

مراجعات ساکنین بلوک های متعدد به ادارات مربوطه خود موید این ادعاست.

بیایید باور کنیم که خانه های مسکن مهر با شعار همه بی خانمان ها با اندک اندوخته و پس انداز خانه دار شوند فریب و سرابی بود که به صرف خانه دار شدن عده ای، موجبات معضلات و مشکلات لاینحلی گردید که هنوز هم که هنوز است و با وجود اینکه سالیان سال است از ساخت شان می گذرد همه گریبانگیر آن هستند.

باید باور کنیم که پروژه مسکن مهر امروزه به مثابه کودک  ناخواسته ای شده در دست دولت که علی رغم تلاش های بی شمار مورد بی مهری قرار گرفته و این بی مهری موجب سرافکندگی، احساس حقارت و خسارت و موجب بروز ضررهای جبران ناپذیری بالاخص برای ساکنین خواهد شد ،ضررهایی که سالیان بعد برای جبران آن ها باید هزینه های چند برابر خرج کرد،و این در حالی است که  می توانستیم با صرف هزینه هایی کمتر و تفکری دقیق تر و طراحی عمیق تر و برنامه ریزی کارشناسی تر رو به جلو حرکت بکنیم.

سخنی کوتاه با دست اندرکاران و مدیران فرهنگی و اجرا کنند'گان فرهنگ ؛

آیا دوستان و دست اندرکاران مربوطه بالاخص در حوزه فرهنگ سری به ناحیه شهری مهرگان زده­اند و از نزدیک شاهد خالی بودن خانه بوده اند؟لابد خواهید پرسید که خالی بودن خانه ها چه ربطی به ما دارد؟ اتفاقاً یکی از عوامل و مشکلات خالی بودن واحدهای مسکن مهر را می توان در ضعف ارائه و اجرای برنامه های فرهنگی و عدم تبلیغ صحیح در زمینه فرهنگ بالاخص فرهنگ آپارتمان نشینی دانست که نقش تاثیر گذاری را ایفاء نموده است.

فرهنگ فوق الذکر می تواند در صورت برنامه ریزی و نهادینه شدن یک شهر را پایلوت و افراد ساکن آن بالاخص جوانان را رایزن فرهنگی معرفی نماید.حال اگر عکس آن اتفاق افتد چه عواقبی در پی خواهد داشت؟

به راستی چه کسی و چه دستگاه و ارگانی متولی و مجری برنامه های فرهنگی ، آموزشی، پرورشی شهروندان در این شهر نوپا و شهرهای مانند آن است؟ هدف متهم کردن ومچ گیری شخص  یا فرد یا دستگاه و ارگان خاصی نیست ،هدف جواب گرفتن سوال های بی پاسخی است که روز به روز بر تعدادشان افزوده می شود،و بر حسب قرعه این بار مدیر کل اجتماعی -فرهنگی استانداری را براساس جدول تعیین شده مدیران و دست اندرکاران برگزیدیم تا میزان پاسخ گویی مدیران و دست اندرکاران اجرایی در امور جاری را در کفه ترازو بسنجیم و بی شک سراغ مدیران دیگر نیز خواهیم رفت. 

جناب مدیر کل،کدام ارگان سکان دار فرهنگ ، آموزش و پرورش  خانواده های رهاشده از حیث موضوعات اجتماعی و فرهنگی ناحیه شهری مهرگان است؟

آیا به راستی برای فرهنگ و متعلقات آن در ناحیه شهری مهرگان بودجه ای در نظر گرفته شده است؟  در صورت اختصاص کدام ارگان و دستگاه متولی اجرای آن است؟

چرا دستگاه ها و ارگان های دولتی از ارائه خدمات رفاهی- اجتماعی -درمانی و بالاخص فرهنگی در این ناحیه شهری شانه خالی نموده اند؟

البته شاید به تعداد انگشتان یک دست ارگان های خدماتی آن هم برای پرکردن بیلان کاری و نه بر اساس وظیفه تعریف شده ارائه داده باشند، اما کافی نیست و به مثابه قطره ای است که در دریای فقر فرهنگی غوطه ور شده است.

گاهاً در سایت ها و رسانه ها مشاهده  گردیده  که شهرداری محمدیه برنامه هایی فرهنگی، آموزشی از قبیل  شهر نشینی و شهروند مداری در مساجد و پارک های محله ای ناحیه شهری مهرگان برای ساکنین ارائه می­دهد.

آیا فقط شهرداری یک شهر متولی فرهنگ آن شهر است؟

باید به خاطر داشته باشیم که شهرداری ها فقط یکی از مجریان عرصه فرهنگ آن هم در صورت وجود بودجه هستند که علی رغم وضعیت بغرنج بعضی از شهرداری ها من جمله شهرداری محمدیه دین خود را به ساکنین ادا نموده اند.

همانند سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قزوین که نقش سازمان مذکور در ارائه برنامه های فرهنگی و آموزشی شهر قزوین علی رغم بحران مالی نقش پر رنگی است.

نکته کلیدی:

دوستان بیایید باور کنیم که مسکن مهر در خوشبینانه ترین حالت تبدیل به خوابگاه هایی شده که آرام آرام با خیزشی نرم خانواده ها را می بلعد.

به راستی چرا خانه های مسکن مهر درناحیه شهری مهرگان خالی از سکنه شده  و اقامت در بعضی از واحدها درآن به صورت مقطعی و روزانه گردیده است؟ و  تعبیر دقیق تر در خصوص سکونت مقطعی همان تشکیل خانه های تیمی در این ناحیه شهری است که به مثابه بمب ساعتی شده اند که در آینده ای نزدیک تر نه تنها ساکنین مسکن مهر را آغشته به انفجار می کند بلکه آتش آن دامن گیر شهرهای اطراف و مدیران دست اندرکار را خواهد گرفت.

 چرا باید این روزها در خانه های مسکن مهر  شاهد تشکیل خانه های تیمی باشیم؟

این همان چرایی است که همیشه ذهن مرا از بابت خالی بودن و خلوت بودن درگیر کرده است.

باید ایمان داشته باشیم که چهره و شخصیت اصلی مهرگان آرام آرام بر اثر فقر فرهنگی و بی توجهی دست اندرکاران مربوطه توسط موریانه ها و خون آشام های گرسنه در حال خوردن  و مکیدن است و نکته جالب توجه اینکه خود نقش و سهم عجین شده ای در این خورده شدن داریم.

بیایید خود را فریب ندهیم که ظلمی است بس فجیع در حق کودکان امروز و آیندگان فردا.

که آن وقت ما نیستیم اما در صورت اثبات قصور در امور محوله نابخشودنی بوده وحساب مان با کرام الکاتبین خواهد بودو این  همان حق الناسی است که خداوند وعده اش را داده است.

وضعیت فرهنگی جامعه همانطور که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در تاریخ  95/03/16در حضور منتخبین مجلس شورای اسلامی فرمودند به مثابه ولنگاری فرهنگی است که برای آن باید چاره ای اندیشیده شود.

حال در نظر بگیرید ،در شهرهای گاهاً چند هزارساله و کلان با وجود فرهنگ سراها ، اماکن و فضاهای ورزشی متنوع برای رفع اوقات فراغت و آموزش های لازم در خصوص فرهنگ ولنگاری فرهنگی بیداد می کند،پس وای به حال شهرهای  نوظهور و تازه تاسیس  که هیچ فکری برای آموزش و ترویج فرهنگ نشده و این همان ضعف و انحطاط فرهنگی است که این روزها دغدغه مدیران ارشد کشور بالاخص شخص اول نظام شده است.

 و سوال اساسی و بنیادی از مدیر کل محترم راه و شهرسازی استان؛

زمانی تامین مسکن یکی از دغدغه های مردم بود،اما این روزها خانواده های ساکن در مهرگان به دلیل بی توجهی نه تنها آرزو هایشان را برباد رفته میبینند بلکه شاهد فروپاشی بنیاد خانواده هاشان هستند،به گونه ای که گاهاً دیده شده این روزها بعضی از مالکین واحدهای مسکن مهر مشقات مستاجر نشینی و سکونت در روستا را بر سکونت در شهری که به مانند کودک سرراهی رها شده و هیچ کس پاسخگو نیست ،ترجیح داده و عطای کار را برلقایش میسپارند.

چرا باید سر بر دیوار گذاشته و خود را به ندانستن بزنیم؟

جناب مدیرکل محترم راه و شهرسازی ،مهرگان از یک طرف از امکانات زیرساختی ضعیفی برخوردار است و از طرفی هم امکانات موجود امکانات رفاهی،خدماتی و فرهنگی این منطقه متناسب و جواب گوی جمعیت نیست. (که نقش جناب عالی و ارگان مربوطه در این زمینه نقش تاثیر گذاری بوده است)

به راستی نباید فراموش کنیم که افزایش­ رضایت­ مندی شهروندان ساکن در این ناحیه باید سرلوحه مدیران­ شهری­ ودست­ اندرکاران ­امورشهری­ قرارگیرد،زیراشهروندان­ ولی ­نعمتان­ ماهستند،آیا رضایت و معنای رضایت مندی در این پروژه تحقق یافته است یا بحث گاهاً منافع شخصی در میان بوده است؟
بزرگواران ،این شهر جدید که بیشترین واحدهای مسکن مهر قزوین در آن واقع است بر اساس برخی آمارها در حال حاضر پذیرای هزاران خانواری است که بسیاری از آنها نسبت به مشکلات مختلف  گلایه های بسیاری دارند و هرگاه که دوربین عکاسی یا فردی قلم و کاغذ به دست را در محله های سکونت خود مشاهده می کنند، بلافاصله از درد و دل ها و معضلات خود با آنها می گویند، معضلاتی که به نظر برخی از آنها، امیدی به رفع آنها در آینده ای نه چندان نزدیک وجود ندارد.

پای درد و دل بسیاری از افراد ساکن در این ناحیه که بنشینی عنوان می کنند که  با این امید در مسکن مهر مهرگان ثبت نام کردیم که روزی صاحب خانه شده و از مشکلات اجاره نشینی رهایی یابیم در حالی که از زمان ساکن شدن در واحد تحویلی با مشکلاتی چون نبود آب، برق، گاز، روشنایی خیابان ها و حتی وضعیت نامشخص  و مبهم فرهنگی شهر دست به گریبان هستیم و حضور افراد معلوم الحال­ به دغدغه این روزهای ساکنان بدل شده و در این میان آنچه از سوی مسوولان و دست اندرکاران اجرایی دیده ایم، چیزی جز وعده و زمان سوزی نبوده است.

در هر صورت باید دید که آیا این نوش داروهای پایانی برای زخم سرباز کرده ای با عنوان طرح مسکن مهر کارگر خواهد بود و مشکلات ریز و درشت آن مانند کیفیت نامطلوب واحدهای تحویلی، ضعف و در مواردی نبود امکانات رفاهی حداقلی، کمبود اماکن خدماتی و درمانی و بالاخص فرهنگی و بسیاری از موارد دیگر حل می شود یا نه، .

بیاییم بر تن رنجور اقشار  محروم  و ضعیف ساکن در این شهر تازیانه نزنیم و نمک بر زخم هایشان نپاشیم،خواه ناخواه این کودک نوپا و نوظهور وبال گردن شده ،بیایید چاره اندیشی کنیم و این امر شدنی است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.