منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

سردار محمودی –فرمانده نیروی انتظامی قزوین نمونه بارز نقد پذیری و اقتدار(قابل توجه مدیران و مسئولان فراری از انتقاد).

تیتراول: وبلاگ­ ما زبان و آرمان­ ماست ، زبان ما یعنی انتقاد،البته سازنده و تاثیرگذار،نه زبان طعنه و ریشخند، و آرمان ما شناسایی و معرفی مسائل،مشکلات ومعضلات روز جامعه بالاخص استان قزوین است.

تحریک و تخریب شخصیت ها در مرام ما نیست.

تیتردوم:این­ بار سنت ­شکنی­ ­کرده و بر خلاف شعارمان(انتقاد) ،تقدیر و تشکر را برنامه کاری  متن امروز قرارداده ایم تقدیر از فرماندهی­ که­ نقد ما  را،البته­ درحوزه کاری خویش، پذیرا و در جهت رفع مشکلات و معضلات پیش قدم شد.پس باید او را ستود.

ما سردار را نقد کردیم  و سردار در راستای  ارزش قائل شدن  به متن و مطالعه آن، دستور اجرای طرح ضربتی در محله مذکور را  صادر کرد ،این یعنی  فروتنی،اقتدار یعنی مردم دار و مردم دوست و حامی مظلوم،

پس آیا فقط باید نقد کرد؟

بلکه بایدبرعکس  سردار را الگو قرار داد؟قضاوت با شما.در این  چندماهه  اخیربسیاری از مسئولین ،مدیران و دست اندرکاران ارگان ها و سازمان های مختلف را مورد انتقاد قراردادیم،اما دریع و صدافسوس از حتی یک جواب،برهوت پاسخگویی  مدیران را می شود به عینه مشاهده کرد.آری  ما  سردار  را  الگو  قرار  خواهیم داد  و  هر  مدیر  و    مسئول            انتقاد پذیر را هم مورد تقدیر و تشکر قرار خواهیم داد.

دوستان آزاد هستند در مورد اینجانب هر گونه فکر کنند،از چاپلوسی تا الی ماشاالله و ...

من حتی عکس سردار را ندیده ام  که بخواهم مداح ایشان باشم،اما افتخار می کنم و بر خویش می بالم  بابت داشتن چنین فرمانده شجاعی.

اما سخنی کوتاه با قضاوت کنندگان،در حین قضاوتتان کمی منصف باشید،مطالعه ومروری کذرا  بر متن های گذشته وبلاگ من نتیجه خواهید گرفت که من منتقدم یا...

مقدمه:

انتقاد یعنی پویایی،رشد و بالندگی.انتقاد کردن خوب است اما در چارچوب مقررات و اصول ­تعریف شده.انتقاد باید باشد و مدیران و مسئولین دست اندرکار نسبت به عملکرد مدیریتی ارگان یا سازمان متبوع خود مدام در معرض دید منتقدین قرار بگیرند،البت، مراد ما از مسئولین و مدیرانی است ،که به طور مستقیم با مردم در جهت رفع مشکلات ، معضلات و ارائه خدمات سروکار دارند.

از انتقاد می توان برای شیوه آموزش، بیان نیازها ، خواسته‌ها و یا محرکی برای اصلاح و پیشرفت استفاده کرد.

2-انتقادپذیری موثر نتایجی چون: افزایش رضایت شهروندی ، ایجاد تقویت سلامتی فکری و روحی ، افزایش سطح بهره‌وری و افزایش رقابت برای تضمین موفقیت را به دنبال دارد.اگر انتقاد کننده و انتقاد شونده می‌خواهند به هدف انتقاد سازنده که همانا پاسخگویی به نوع مدیریت شهری و تغییر روش در رفتار خاصی است، دست یابند، باید با یکدیگر همکاری کنند. و این امر میسر نخواهد شد جز در قالب رعایت احترام متقابل.شخص انتقاد کننده می تواند بعد از اطمینان از نقص در شیوه رفتار مدیریتی یک مدیر، انتقاد سازنده و به دور از تخریب شخصیت را چاشنی برای حصول به راه هایی که منجر به دستیابی روش‌های موثر و سازنده می شوند،قرار دهد

یادآوری1:

دقیقا 19 تیرماه سال جاری متنی در خصوص تبدیل شدن خیابان(اصفهان) ایران گاز به خاک سفید تهران نوشتم،

نوشتم که مردم جنوبی ترین منطقه قزوین از بی توجهی ها دل نگرانند،و احساس حقارت را می توان در آثار مردم این منطقه دید.

نوشتم، از جوانان زیر 17سالی نوشتم که مواد ویران کننده مخدر همدم و انیس این روزهایشان شده است،یکی برای فروش و دیگری برای مصرف، نوشتم و نوشتم  و در حین نوشتن اشک های پدران،مادران، خواهران و برادران قربانی مواد مخدر ،مرا مصمم تر و  اراده ام را آهنین کرد،که باید بنگارم.

مصمم شدم تا در این راه  از اراده خود کوتاه نیایم.

با عده ای از دوستان به ظاهر روشنفکر قضیه را در میان گذاشته و برایشان توضیح دادم که دل نوشته و انتقادی برای سردار خواهم نوشت،

آری سردار محمودی فرمانده نیروی انتظامی استان را  به عنوان یکی از مسئولین شهر برای رفع یکی از مهم ترین معضلات و مشکلات شهر بالاخص خیابان  اصفهان(ایران گاز)انتخاب کردم.

همین که نام فرمانده نیروی انتظامی به میان آمد دوستان عقب نشینی کرده و عنوان نمودند سردار را تاب انتقاد نیست و نیروی انتظامی تحت امر او خط قرمزی است  که قدم گذاشتن در آن محدوده به مثابه خودکشی انتحاری است.

اما مرام من در وبلاگم این نبود، من به دنبال تنویر افکار عمومی بودم نه تشویش اذهان عمومی.

 برای سردار نوشتم­ که افزایش فروشندگان مواد مخدر در این خیابان از معضلات اساسی این­ خیابان شده و محکومین در بند زندان مرکزی قزوین را دلیلی بر مدعای خود عنوان کردم.

از دختران­ دم بخت­ گفتم ­وکوچ ناخواسته افراد بومی از بابت فروش مواد مخدر در وانت­ های به ­ظاهرمیوه­ فر­وش­ و ­ایجاد رعب و وحشت موتورسواران و سوداگران مرگ در پارک محلی پامچال را از دیگر معضلات منطقه عنوان کردم.

ازطرف ­بسیاری از دوستان نزدیک مورد شماتت قرارگرفتم و خانواده ام بابت نوشتن و انتقاد از شخص اول فرماندهی انتظامی قزوین نگرانم کردند.

عده­ای مرا نصیحت به سکوت و بی توجهی کردند؛

عده­ای مسئولین را متهم مشکلات مذکور می­ دانستند؛

اما انتخاب من از قبل تعیین شده بود:

نجات­ حداقلی ­افرادگرفتاردرمعضلات و مشکلات با واگویه ها و بیان مشکلات این منطقه.

مخلص ­کلام اینکه­ همه ­مرا مورد شماتت قرار دادند که سری که درد نمی کند را دستمال­ جایز نیست و خودت را با فرمانده و پلیس درگیر نکن.

یادآوری 2:

متن بنده در 19تیر در سایت قزوین امروز انتشار و طرح ضربتی نیروی انتظامی در خیابان و پارک مذکور در 23 تیر اجرا گردید.یعنی فاصله زمانی  انتشار متن تا اجرای طرح 4 روز طول کشید،طرحی که اینک چند روزی است نقل محافل اهالی و ساکنین این خیابان شده و هست، حتی شنیده شده بسیاری از اهالی محل پس از حضور پلیس در پارک به دلیل عدم توجه مسئولین به این محل شکوه و گلایه هایی کرده و طومارهایی باامضاءساکنین مبنی بر حمایت از اقدام نیروی انتظامی  در برخورد با اراذل و اوباش این خیابان  به صورت دائمی  کرده اند،چون طرح ضربتی در این خیابان هر چندخوب بود اما کافی نیست، چون شک ندارم مخل کنندگان امنیت و آرامش به زودی باز خواهند گشت.

امید که چنین امری اتفاق نیفتد که در صورت اتفاق ارزش کار از بین می رود.

نتیجه اقدام:طرح ضربتی در کمتر از یک هفته پس از گزارشات مردمی،؛و این یعنی اجرای تکریم ارباب رجوع یا به عبارت دقیق تر تکریم گزارشات مردمی.

دل نوشته برای سردار:

خدایا بر تو می ­بالم بابت داشتن چنین بندگانی؛

و نیز بر تو سردار؛

سردار، نمی­دانی در این چند روز بر من چه گذشت؟

سردار ،خواب را بر چشمانم حرام کردم تا ذره ای از مشکلات را باز گویم اما طعنه ها شنیدم؛

سردار، اجرای طرح ضربتی شما ،ناصحان به ظاهر روشنفکر را نادم کرد.

سردار،عده ­ای­ خواستند مرا از عهدی که بسته بودم، پشیمان کنند اما پشیمان شدند.

سردار،برتو می­ بالیم،چون­ افتخار و مایه مباهات و نقطه اتکای همه مردم بالاخص جنوب­ شهری­ و  نیک­ می دانم ­که افتخار پلیس این است که خادم مردم درایجاد امنیت است یعنی فضا را امن نگه می‌دارد تا مردم راحت‌تر زندگی کنند.

سردار، نیک می ­دانیم که پشتوانه مظلومی و ظالم را در برابر شما عرضه جولان نیست.

شما جان و سلامتی و همه چیز خود را در راه امنیت جامعه فدا می‌کنید و در شرایطی که باب شهادت برای برخی بسته شده است این باب برای نیروی انتظامی در گوشه و کنار کشور گشوده است ما قدر زحمات شما را می‌دانیم و مردم ایران هم قدردان هستند.

و چه خوب گفت مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهای نیروی انتظامی در حسینیه امام خمینی(ره)؛

"کار شما از جمله‌ی کارهایی است که خیلی راحت میتواند نیّت الهی و قصد قربت در آن راه پیدا کند. همه‌ی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد؛ امّا در بعضی از کارها قصد خدایی کردن خیلی راحت‌تر است؛ از جمله کار شما. چون کار شما خدمت به جامعه است، خدمت به مردم است، خدمت به جمهوری اسلامی است، خدمت به اسلام است، نصرت اسلام است."

بر همگان واضح است­ که معیار پلیس تحت امر شما در ارای طرح فوق قانون بودکه با قانون شکنان برخوردکردیدو این ­آغاز راهی ­است­ که می­ دانم تا اجرای حکم نهایی ادامه خواهد یافت.و این هشداری است برای­ کسی که اگرقانون را زیر پا بگذارد،نتیجه اش همان خواهد شدکه در این خیابان اتفاق افتاد.

امید که این طرح مستمر در همه نقاط شهر بالاخص در این خیابان باشد که­ غیر ازاین بازخوردی منفی خواهد داشت،هرچند اراده سردار را می توان درچهره اش به عینه مشاهده کرد.

 سخن­ پایانی ­با سردار:

بیایید ریشه‌­ آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی­ را با انجام تحقیقات، برگزاری نشست­ هایی­ با کارشناسان شناسایی کرده و در راستای اجرای منویات رهبری (مدظله العالی)،درجهت ریشه کن کردن معضلات و مشکلات مربوط به حوزه تحت امر مصمم باشید،و من یقین دارم که اینگونه اید.

به امید داشتن شهری آرام و عاری از هرگونه جرم و جنایت.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.