منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

برهوت پاسخگویی مسئولین شهر به انتقادات.

راهنمایی و رانندگی قزوین و گلاف سر در گم ترافیک؛

ساعت 18 چهارراه سپه ،بی نظمی تاکسی ها و درگیری و ...؛

یخچال خیابانی و اما اگرهای بی جواب؛

افتتاح پروژههای عمرانی ،دوای درد مردم یا بلای جان مردم؛

سخنی با مدیر عامل محترم سازمان پارکها و فضای سبز قزوین؛

توسعه اماکن ورزشی از سعار تا عمل؛

ورزش جنوب شهر پیش به سوی سراشیبی؛

تیترهای وعناوین انتقادی از مسئولین  و مدیران شهر ،دریغ ، افسوس و صد حیف که تا به اکنون هیچ گوش شنوایی را نبوده و هیچ کس را یارای پاسخگویی نیست،و این در حالی است که با مراجعه به مرام نامه هر ارگانی ،بی شک، پاسخگویی به انتقادات را که سرلوحه کاری خویش قرار داده اند را می­ توان به عینه مشاهده نمود.

مگر نه این است که در جوامع دموکراتیک  آزادی بیان و انتقاد از نوع سازنده نه تخریب ،منجر به پیشرفت توسعه و اعتدال خواهد شد؟

مگر نه این است که هر سوألی را جوابی است ؟پس کجاست حس پاسخ به سوأل های بی جواب شهروندان و منتقدین؟

دوستان،من یک شهروندم و دنبال سهم خواهی نبوده و نیستم و نه وابسته به جناحی هستم،خطم خطی است که خارج از چارچوب تعریف شده نظام نباشد،این ها را بیان کردم تا مسئولین و مدیران در تیررس انتقادات بدانند که ما به دنبال تخریب شخصیت ها ،مدیران ومسئولین نیستیم،دوست داریم تا از انتقاداتمان با روی باز استقبال شود،و اگر انتقاد ما صحیح نبوده ،ما را توجیه کنند.بی توجهی  مسئولین و مدیران منجر به مرگ منتقد خواهد شد و این یعنی خطر ،یعنی رکود.

مامستقلیم وآرمان مان نقد کمبودها،نقص­ها،بی برنامه ریزی ها،و عدم به کارگیری رابطه ها  به جای ضابطه ها در ارگان ها و ادارات شهری است.

مگر نه این است که در جامعه های بزرگ انتقاد و پاسخگویی مکمل یکدیگرند؟

مگر نه این است­ که توسعه وآبادانی­ شهر در هر زمینه ای جز با چشمان تیزبین شهروندان    امکان پذیر نیست ؟

مگر مردم ولی نعمتان ما نیستند؟

مگر حق انتقاد ندارند؟

متأسفانه تحمل برخی ها  کم است و نمی توانند برخی حرفها و انتقادات به خود را تحمل کنند، شاید خود همیشه از همه کس و همه چیز انتقاد کنند و شاکی باشند، ولی تحمل دیدن منتقد و شنیدن صدای او را ندارند و بدون توجه به عملکردهای رسانه ای و زحمات و سختی های او ، زود منتقد را سرکوب می کنند و کنار می زنند که این مسأله نشان می دهددر بعضی از ادارات و  ارگان های  ما نقد و انتقاد و نحوه برخورد با منتقد و لزوم پاسخگویی نهادینه و عملی نشده است .

لازم به ذکراینکه  نقد و انتقاد درهای پیشرفت و تعالی را در جامعه باز می کند و صدایی رسا    می­ شود برای گوشهایی که نمی شنوند و  نمی خواهند بشنوند، پس برای رسیدن به این هدف والا باید این امر در جامعه و بالاخص دررده های مدیران صاحب منصب  نهادینه شود و مسئولین در این زمینه از منتقدین  حمایت کنند و دست آنان را برای ارتباط بین مردم و خود و در نهایت شنیدن دردها و دغدغه های مردم بگیرند و یاری کنند، نه اینکه طرد کرده و دورشان کنند و از پاسخگویی خود را کنار بکشند.

متأسفانه از انتقاداتی که به مسئولین تیترهای بالا شده،فقط عوامل محترم شهرداری قزوین در پاسخگویی به انتقاد ما پیشقدم بودند،هرچند قانع نشدیم،اما همین­که به تیتر و نوشته  ما ارزش قائل شده و در مقام پاسخگویی برآمدند خود نشان از پذیرفتن انتقاد و ظرفیت بالایی است که از رده های مدیریتی بالای مسئولین شهرداری نشأت گرفته،و مااین امر را به فال نیک می گیریم ،ولی دیگر دوستان ما را لایق پاسخگویی ندانستند.

مخلص کلام اینکه گاهی بر خویش خویش تلنگری می زنم که لابد در برهوت پاسخگویی  مسئولین و مدیران گرفتار شده ایم و خود را بری از همه انتقادات می دانیم.

و سخن پایانی اینکه ،ما بازهم به سراغ دوستان خواهیم رفت،این بار با تشکیل انجمنی از نویسندگان محلی شهر. 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.