منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

تجهیز وسایل تفریحی و بازی بوستان ها یا وعده سر خرمن مسئولین؟

*نکته: خرداد یعنی گرما ،پایان امتحانات ،آغاز اوقات فراغت،آغاز مسافرت ها ،شروع فوق برنامه های  ورزشی  و از همه مهمتر خرداد یعنی هجوم به سمت پارک ها  و فضاهای سبز شهری .

بعد از یک روز شلوغ کاری و رهایی از دود و دم وسایل نقلیه در ساعات پایانی عصر به اتفاق خانواده  به پار ک ملت قزوین رفتیم ،پارکی در دل شهر باوسعتی در حدود  چند هکتار با  فضای سبزی در حد متعادل و متعارف .در یک چشم بر هم زدن  بازیگوشی ها و شیطنت های دوران جوانی و نوجوانی ام در ذهنم تداعی شد،پارک قدیمی تر و درختان مسن تر  و قسمتی  از سنگ فرش ها همان سنگ فرش های قدیم بودند که زیر پای قدمهای عابران و بی توجهی مسئولان مربوطه شکسته و خورد شده بود،بااصرار دخترم  به بازیگاه پارک رفتیم،به لحاظ سخت افزاری و فیزیکی وسایل بازی زیادی درآنجا وجود داشت ،اما  چه فایده ؟وسایل بازی که بعضی از آنها قدیمی و از کار افتاده و از همه مهمتر ازجنس فلز بودند که وجودشان فقط جنبه مزاحمت و دهان پر کنی داشت ،دهان پر کن از این جنبه که در ذهن هر رهگذری در نگاه اول   کثرت وسایل  بازی در بازیگاه تداعی می شود و می اندیشد که پارک مذکور علاوه بر وسعت  هکتاری  از لحاظ تجهیزات وسایل بازی کودکان نیز غنی می باشد،در حالیکه اینگونه نبوده و نمی باشد. به عینه می شد مشاهده کرد که وسایل بازی  به جای تجهیز و تعمیرفقط رنگ زده شده بودند، که این امر به مثابه آب در هاون کوبیدن است.در این حین و گیر و دار،به یکباره یاد مطلب ضمیمه همشهری قزوین مورخه 2/3/94 افتادم مطلبی باعناون" استاندارد سازی تجهیزات پارک ها  و زمین های بازی در ایران ".آنجا که از سوی مسئول محترم پارک ها و فضای شهر قزوین عنوان شده "تجهیزات بازی و ورزشی  و تفریحی بوستان ها  و پارک های استان به صورت روزانه و مستمر موردبازدید قرار می کیرند" .حال یک سوال؟به راستی چنین چیزی صورت می گیرد؟البته ناگفته نماند ما منکر زحمات دوستان فضای سبز نبوده و نیستیم ،امااجازه بدهید که در این زمینه و حداقل در این مورد قانع نشده و نشویم .مگر می شود به صورت روزانه (توجه بفرمائید،روزانه)بازدید صورت بگیرد اماهیچ اقدامی در  جهت رفع نقایص وسایل بازی انجام نگرفته باشد؟ .اگر بازدید روزانه و استاندارد  سازی وسایل بازی پارک ها  تعبیری متفاوت برای دوستان دارد که هیچ ،در غیر اینصورت ،خطر هر لحظه در کمین کودکان ما و صد البته خود شماست، به راستی از پارک سنگی مینودر چه خبر ؟لابد وسایل آنجا هم استاندارد شده؟و یا پارک رز راه آهن؟ یاپارک دهخدا که بعضی از وسایل فلزی آنجا  سالیان سال است که زیر نور وآفتاب پوسیده و زنگ زده اما همچنان  مورداستفاده همشهریان عزیز قرار می گیرد.

دوستان،مسئولین محترم،ما به دنبال متهم کردن نبوده و نیستیم ،دنبال گرفتن جوابی هستیم که قانع شویم.مبادا خدای ناکرده عنوان گردد  که ما کار می کنیم و عده ای از همشهریان  اموال عمومی را تخریب می کنند، که این جواب جوابی است سر بالا، ما قبول داریم که همشهریان باید در نگهداری اموال عمومی کوشا باشند اما گاهی اوقات مشاهده گردیده که بسیاری از وسایل از یک سال پبش به حال خود رها شده که این امر پسندیده نیست.

و یا جواب داده نشود که عوامل محترم اجرایی سازمان  به نوبت  وسایل را تجهیز می کنند. خب درست،اگر به نوبت است پس چرا در این چند ساله هنوز اقدامی صورت نگرفته؟یعنی هنوز زمان تجهیزفرا نرسیده؟همه پارک هایی که نام برده شده نقص وسایل بازی شان از یک سال پیش عیان بوده است . از همه اینها که بگذریم نباید فراموش کنیم که سازمان استاندارد نیز می تواند تا حدودی مقصر در این زمینه باشد مگر غیر این است که ایمن سازی  تجهیزات شهر بازی ها  جزو خدماتی است که مشمول استاندارد اجباری در همه مراحل تولید و بهره برداری است؟بنده فکر می کنم سازمان استاندارد نیز در این زمینه کوتاهی کرده است.بهتر است دوستان محترم سری به پارک های مذکور بزنند .

آیا به راستی باید باور کنیم که در همه پارک ها  کف پوش های نرم  و مناسب استفاده شده؟بازی کودکان بر روی آسفالت  گرم تابستان و سرد زمستان  و کف پوش های غیر ایمن در بعضی از بازیگاه ها من جمله پارک پامچال مینودر خلاف  این ادعا را اثبات  می کند.

باز هم عنوان می کنم هدف ما نقد است ،نقد سالم .منکر زحمات روزانه زحمت کشان عرصه فضای سبز مناطق نیستیم ،اما نباید فراموش کنیم که  ارائه خدمات بهتر جزو وظایف مسئولین  است و نقص در هر یک از امور ارائه شده به عنوان کم کاری محسوب می شود.

توسعه اماکن ورزشی از شعار تا عمل


توسعه و پیشرفت در هر زمینه ای اعم از اقتصادی،اجتماعی و سیاسی نیازمند وجود شرایط و عوامل متنوع و گوناگون است،نقش انسان به عنوان عامل بسیار مهم در قالب نیروی  متخصص و کار آمد در بسط و توسعه زمینه های  مذکور نقشی است بی بدیل و انکار ناپذیر،البته به شرط تحقق امکانات ،ابزار ، آلات و فضاهایی که در آن بستر رشد و ترقی فراهم گردد.چه بسا در مسیر رشد و ترقی با نارسایی ها  و کاستی هایی مواجه شود اما با همت و تلاش و پشتکار و روحیه مصمم می توان بر این نقص ها و کاستی ها فائق آمد.

ایران کشوری است با جمعیت تقریباًجوان. جوان یعنی شور ،یعنی شوق و ذوق جوانی.جوان امروزی ما به دنبال  مکان و فضایی است برای تخلیه انرژی ، فضایی که مناسب و  متناسب با فعالیت و افکار خویش باشد.

مکان و فضای متناسبی که در بالا به آن اشاره گردید باید فضایی باشد که بتواند نقش محرکی را در جهت تخلیه صحیح  و مثبت انرژی ایفاءکند ،کهدر این صورت فضا یا عامل از اولویت مهم و دو چندانی برخوردار خواهد بود.

یکی از این فضاها و عوامل ،ورزش در همه شئون آن می باشد،عامل تعیین کننده و محرک اصلی که به عنوان منشأ حرکت به سوی افق های روشن سرلوحه زندگی قرارداده می شود.

تحریک کننده نیروی جوانی که به کمک آن می توان به پیشرفت  درزمینه های فوق الذکر امیدوار بود و نیروی شاد و شاداب داشت. یعنی ورزش و سلامتی و شادابی زیر بنای پیشرفت،توسعه و گسترش در همه جوانب زندگی بشری خواهد داشت.

حال ممکن است سوال اساسی در ذهن هر خواننده ای  خطور کند وآن هم اینکه مگر نیرو و توان یک جوان فقط در ورزش و از طریق ورزش کردن تخلیه می گردد؟و یا پیشرفت در اقتصاد ،سیاست و... چه ارتباطی با ورزش و ورزش کردن دارد؟در پاسخ به چنین سوالی  باید عنوان داشت که ،نه،.ما منکر این قضیه نبوده و نیستیم که انرژی جوانی  یک جوان فقط و فقط باید در عرصه ورزشی  تخلیه گردد و بس،بلکه اعتقاد براین نکته نیز داریم که گاهی حتی مطالعه یک رمان ادبی،عشق به رانندگی باسرعت بالا،تفریح و سرگرمی و مسافرت نیز می تواند منجر به تخلیه انرژی  یک جوان گردد.

اما نباید فراموش کرد و تقریباً بر همگان واضح و مبرهن است که با ورزش کردن نه تنها شاهد تخلیه ی هیجانات و شور و ذوق خواهیم بود  بلکه ورزش ضامن سلامتی روح نیز خواهد بود علاوه بر اینها، در ورزش می توان به نکته ی فرعی مانند تناسب و زیبایی اندام که نقش مهمی  در روحیه  ی ورزشکار ایفا می کند،اشاره کرد.

نکته دیگر ی که بیان آن خالی از لطف نیست اینکه، گاه عشق به رانندگی با سرعت بالا که در بالا به آن اشاره گردید  منجر به ایجاد  استرش و تنش شدید و در نهایت صدمات جبران ناپذیری خواهد گردید،منکر این نیستیم که در ورزش دچار استرس  شدیدی نخواهیم شد،چرا ، ورزش بدون استرس نخواهد بود کهآن هم بستگی به شرایط زمانی و مکانی دارد اما  اعتقاد راسخ  بر این نکته داریم  که ورزش اگر به صورت صد در صدی عامل نابود کننده ی استرس نباشد حداقل کاهش دهنده آن خواهد بود.در ورزش،یک جوان ورزشکار و حرفه ای علاوه  بر پیشرفت ، ترقی و تخلیه انرژی به دنبال حلقه گمشده ای است که سعی می کند علاوه بر ورزش سالم، اندامی متناسب و ورزیده با هیکل و قواره ی خویش داشته باشد.

حال از حاشیه رانده و برمتن واقعیت وارد خواهیم شد.

حال مخاطب  کلام خویش را متوجه متولیان و مسئولان مربوطه قرار می دهیم، اینکه گاهی اوقات در رسانه ها اعم از شنیداری و تصویری دیده و شنیده می شودکه توسط دست اندرکاران مربوطه به پیشرفت و توسعه و گسترش اماکن و فضاهای ورزشی اشاره می گردد .هر چند گاهی اوقات (توجه گردد،گاهی اوقات)فقط ادعایی است در گفتار و سخنی است بس به گزاف.حال بر فرض باور به توسعه ی اماکن و فضاهای ورزشی گاهی اوقات اماکن ورزشی افتتاح شده و به بهره برداری رسیده فاقد استاندارد متعارفی است که مدنظر ماست،اماکنی که بعد از  افتتاح و متوجه نقص ها در وهله اول هر شنونده ای را در اندیشه و تفکر و مسئولین مربوطه رادر اغمای کامل و هر خواننده  و داننده ای را در شوک کامل و عمیق فرو می برد.

باید قبول کرد و واقع بین بود و با حقایق کنار آمد که برای پیشرفت در همه شئون باید  اماکن و فضاهای ورزشی در همه  مناطق به صورت یکسان و مساوات تقسیم گردد،کیفیت اماکن ورزشی از نکات دیگری است که باید توجه ویژه ای به آن داشت همانند استاندارد بودن اماکن ورزشی.چه،نباید فراموش کرد و از یاد برد که  اماکن و فضاهای فرهنگی و ورزشی  از بودجه ی اختصاص یافته جهت افزایش سرانه های ورزشی  ساخته شده و کوتاهی در هر پروسه ای خود خیانتی است که  قابل بخشش نخواهد بود.

اما از پیشرفت که صحبت به میان آمد  باید عنوان نمود که  امروزه استفاده از فضاهای ورزشی بعد از واگذار نمودن به بخش خصوصی تا حدودی کار را سخت و سخت تر نموده است،واگذار نمودن اماکن وفضاهای ورزشی به بخش خصوصی در قالب اشخاص حقیقی و حقوقی که به دلخواه خویش سعی در گرداندن ساعات ورزش دارند همه و همه عواملی است  که هر شنونده و بیننده ای را به این باور نزدیک  میکند که ما در سراشیبی ورزش به خواب عمیقی فرو رفته ایم.و اینگونه نه تنها  هیچ پیشرفتی نخواهیم داشت ،بلکه آمار افراد به بیماری ها  در اثر ورزش نکردن به دلیل کمبود امکانات و در صورت وجودامکانات  به دلیل افزایش نرخ استفاده از این اماکن ،افزایش یافته است واینخود خطری است که باید به آن به عنوان هشدار توجه جدی داشت.

و جالب تر اینکه با اختیار قراردادن سالن­ها به بخش خصوصی و در خوش بینانه ترین حالت به هیأت ورزشی­گاهی­نه­تنها پیشرفتی­درزمینه­موردنظرنداشته­ایم ،بلکه گاهی تیم های تحت پوشش ادارات واسپانسرها  جهت اجاره اماکن مذکور  به مشکل خورده و تیم هایی را که با عناوین متعدد و به نام  یک شهر در مسابقات شرکت می دادند امروزه یا در مرحله سقوط افتاده یا منحل شده اند.

حال سوال اساسی و قابل تأمل،علت واگذاری اماکن ورزشی به هیأت ورزشی و یا بخش خصوصی چیست؟آیا هدف تأمین هزینه این اماکن است ؟که باید عنوان نمود به دلیل اخذ مبالغ شگفت انگیز استقبال کمتر و بخش خصوصی را با بحران پرداخت هزینه اجاره فضای  مذکور روبه رو کرده است.

دوستان نباید انتظار استقبال از اماکن ورزشی از برای توسعه و پیشرفت از سوی قشر جوان داشت همه عوامل  باعث می گردد تا جوان خود به خود هیچ میل و اشتیاقی برای  استقبال  نداشته باشد و نتیجه ای جز افزایش بیماری ها در اثر عدم توجه به ورزش نخواهد داشت .

حال اگر شرایط وامکانات فراهم نگردد و بسیاری از معضلات ریشه کن نگردد.چه کسی پاسخگو خواهد بود؟

واما سوالی از مسئولین ومتولیان امور شهری، و اینکه بیایید کلاه مان را قاضی قرار بدهیم،شمایی  که بخشی از امورات روزمره­تان رسیدگی به امور جوانان می­باشد،تاکنون چندین بار به دنبال تأمین امکانات رفاهی وتفریحی جوانان بوده اید؟

بیایید واقع بین و واقعگرا باشیم،.بیایید باحزم و دوراندیشی با صاحب نظران  در عرصه های  ورزشی به دنبال راهکار و بررسی  نظرات باز جهت برون رفت از مشکلات باشیم .

باید باور کرد که اتلاف  انرژی جوانی  اتلاف  سرمایه  ملی است و پیشرفت اقتصاد، سیاست و اجتماع  را با مشکل مواجه خواهد کرد.

نگذاریم  جوان محقق و پژوهشگر امروز به دنبال مسئولین  و متهمان بگردد که در صورت شناخت  گناه نابخشودنی  اش را نمی بخشد.

بیایید امکانات را در اختیارشان قراردهیم ، چون جوان  ایرانی مشتاق اراده و همت است و به دنبال  سرافرازی ایران اسلامی.