منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

"راهنمایی و رانندگی" قزوین و کلاف سردرگم ترافیک.

برحسب اتفاق و با اصرار خانواده و سوار بر ماشین ورود کردیم به شهر،مقصد مزار شهدا بود و گشتی  در جمعه بازار،علائم ترافیک از ابتدای  خیابان قدیمی شهر یا به عبارتی  اولین خیابان قدیمی ایران شهربانی(شهدا) هویدا بود،گوئیا می شدترافیک همه شهر را در این خیابان پر از ترافیک و دود  و دم مشاهده کرد،.روز روز جمعه بود و مردم برای زیارت اهل قبور و مزار شهدا بیرون زده بودند،ورود به خیابان سلامگاه که امکان پذیر نبود،حدود 45 دقیقه در ترافیک گرفتار بودیم تا  به سمت گلزار شهدا و امامزاده حسین(ع) ورودکنیم،بعد از کلی علافی و انتظار بالاخره وارد خیابان سلامگاه شدیم،جمعه بازار،مزار شهدا،نزدیکی به بهشت حسینی و بهشت صدر،پروژه های عمرانی بلوار جمهوری اسلامی ،همه و همه دست در دست هم داده و بار ترافیکی شدیدی را ایجاد کرده بودند،هیچ کسی را گوش شنوایی برای حل این معضل نبود،حضور پرسنل راهنمایی و رانندگی کم بود و به تنهایی قادر به حل معضل ترافیکی نبود،این نکته را نباید فراموش کرد که راهنمایی و رانندگی به تنهایی نمی تواند چنین معضلاتی را حل کند.

 حال در نظر بگیرید بار ترافیکی و بر فرض گرفتار شدن بیماری که عمرش به ثانیه هایی است که بر اثر ندانم کاری ها  گره خورده است.

مطالب فوق ذره ای از بارترافیکی شهری است قدیمی که اینک گرفتار گاهاً برنامه ریزی های غلطی است که هیچ کس پاسخگو نیست،و حال درآستانه فرارسیدن فصل خرید از برای عید نوروز به معضلی لاینحل تبدیل خواهد شد.

ما منکر تلاش و کوشش بی حد و اندازه عوامل محترم راهنمایی و رانندگی نبوده و نیستیم ،اما سخن ما سخنی است  از باب درد و دل با شخص اول رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی قزوین و آن هم اینکه ،برای حل معضل­ترافیک شهر چه برنامه­ریزی­هایی انجام شده است شده ؟ما در انتظار پاسخ مسئولانه جناب عالی هستیم،نیک میدانیم که جناب عالی نیز سخنانی  پر درد به مانند ما دارید پس بیائید با هم اندیشی معضل امروزه شهر را حل کنیم.

مخلص کلام اینکه، ما یک تنها یک مثال ساده بیان کردیم، و این مثال به مثابه قطره ای از دریای بی کران است که خود موید این ادعاست که  ما در حل معضل ترافیک  یکی از خیابان های اصلی که شاه راه اصلی جهت ارتباط با چندین خیابان است  لاعلاج مانده ایم،اگر این ترافیک به یک باره همه شهر را فرا بگیرید چه باید کرد؟

آیا بهتر نیست برای چنین روزهایی که اوج  ورود ماشین ها و ازدحام جمعیت به این مکان هاست تدابیری اندیشیده شود؟آیا بهتر نیست از ورود ماشین ها به خیابان جلوگیری کنیم؟آیا اجرای طرح زوج و فرد جواب گو نیست؟شک ندارم که شخص اول ارگان محترم راهنمایی و رانندگی روز جمعه در خیابانی که نام برده شده گرفتار ترافیک سرسام آور شده ،و در خویش به این نکته واقف شده که باید تدبیری در این زمینه اندیشیده شود.

ریاست محترم راهنمایی و رانندگی قزوین،کمتر از جند ماه به شروع  سال نو باقی نمانده ،الی ماشاالله مرکز قزوین پر شده از مراکز تجاری،حل معضل ترافیکی  امر خطیری است که اگر حل نشود صدمات روحی عصبی را فراهم خواهدکرد و کار پرسنل محترم  نیروی انتظامی را سخت تر ودوجندان خواهد کرد.

و اما سخنی با شهروندان،بیایید با راه اندازی کمپینی با عنوان "ساعات  پر ترافیک بدون ماشین "،پرسنل محترم راهنمایی و رانندگی رایاری کنیم،شک ندارم که مفید واقع خواهد شد،چون ما شهری را دوست داریم که پاک باشد و از هوای آن بتوان لطافت را  استنشاق کرد.

و در پایان ؛امیدوارم و امید دارم که دوستان محترم ما در راهنمایی و رانندگی  از ما کدورت به دل نداشته باشند،ما به دنبال نقد منصفانه هستیم، البته در دیدگاه خود،شاید در دیدگاه شما نقد ما از روی بی انصافی و عجولانه باشد ،اما پاسخ مسئولانه شما ،ما را قانع خواهد کرد .امید که بتوانیم باری از مشکلات ترافیکی شهر برداریم.

یخچال خیابانی و اما و اگر های بی جواب

کار خوب را می‌توان به هر هدفی انجام داد،از روی ریا برای مردم گرفته تا عبادت پروردگار عالم، نیک      می دانیم که هر کار خیری که این روزها انجام می گردد و به سرعت برق آسا آوازش را در شبکه های اجتماعی می شنویم، از روی حس انسان دوستی و بشر خواهی است ،حال در هر دین  و مسلک ،نژاد و زبانی باشد،وقتی انسان دوستی معنا پیدا کند ویژگی های مورد اشاره رنگ می بازند،

آواز نصب یخچال در بعضی از خیابان های ایران بالاخص در قروین را که بشنوید،ترغیب می شوید تا برای یک­بار هم که شده لااقل از این امر خیر از نزدیک دیدن کنید،من نیز این کار را کردم ،یخچال پر بود از مایحتاجی که یک انسان نیازمند برای رفع نیاز حداقل یک روز خود می تواند به آن مراجعه کند و شب خود را روز و روز خود را به شب برساند ،نیک می دانم که گردانندگان و متولیان این امر هیچ حسی جز خدمت به افراد بی بضاعت و کم بضاعت نداشته و ندارند و این از بدیهیات روزگاری نامرادی این روزهاست که هر کس از دردی بر خویش می پیچد، عده ای فراتر از انسانیت و به دور از هیاهوهای سیاسی و اقتصادی دغدغه خویش را  خط بطلان کشیدن بر این نامرادی ها  می­دانند که ما ایدئولوژی داریم فراتر از آنچه که شما آرمانش می خوانید،من به نوبه خود دست این دوستان را بوسیده  و دست مریزاد گفته و اجرشان را در نزد خدایشان محفوظ می دانم.

اما با همه این اوصاف انتقاداتی نیز داشته و دارم ،امید که نافع باشد،و دوستان بر ما خرده نگیرند.

1-در بحث جانمایی،همه ما نیک میدانیم که قشر کم بضاعت و بی بضاعت از قدیم الایام در نقاط محروم و جنوب شهر اسکان داشته و دارند ،این امر بر هیچ کس پوشیده نیست ،چرا این جانمایی در این مناطق صورت نگرفت؟به نظر شما چه سوالاتی در ذهن خطور می کند؟سوالات  بسیار بسیار بدیهی که بر هیچ کس پوشیده نیست و ما آن ها را بر خویش محفوظ می دانیم.

2- چه نظارتی بر اقلام و مایحتاجی که در یخچال گذاشته می شود،می شود؟کدام ارگانی  این وظیفه را بر عهده دارد؟اصلاً نظارتی بر آن ها می شود؟ما دیدمان دید مثبت بوده و به نیمه پر لیوان می نگریم،اما اگر یک در صد توسط عده ای سود جو مایحتاج آغشته به مواد و یا جیزهای دیگر شود ،چه اتفاقی خواهد افتاد؟ لابد دوستان برای این امر جواب های اقناع کننده دارند ،سوال بسیار است و مجال اندک امید که دوستان در کار خود ثابت قدم باشند اما به شرط  رعایت اصول،تا همیشه جاودان باشند.

 

 

افتتاح پروژه های عمرانی ،دوای دردمردم یا بلای جان مردم

مقدمه:

با نگاهی گذرا و اجمالی  می توان به این نتیجه رسید که ،سیمای امروزی شهر قزوین(دارالمومنین)،به مثابه سیمای بیماری صعب العلاجی  است که از هر طرف  مورد آماج و حملات جراحان یا   به اصطلاح کارشناسان مربوطه قرار گرفته است.  دلیل  بر ادعای ما نیز سوارشدن بر خودروی وطنی  و گردش درشهر و مشاهده نابسامانی در پروژه های عمرانی  است  که در نگاه هر بیننده ای این ذهنیت تداعی می شود که ،گوئیا قزوین به یک کارگاه بزرگ عمرانی تبدیل شده است.

ما با سیمای سال های قبل قزوین کار نداریم،سیمای قزوین در سال 94 سیمای آشفته بازاری است که هر طرف را که چشم می نگرد کارگاه عمرانی علم شده تا مشکلات ترافیکی  و ... مردم حل شود .اگر حل شود ،امید که این گونه باشد.

البته ذکر این نکته ضروری است که کلنگ زنی و افتتاح هر پروژه ای در شهر مبین این ادعاست که دست اندرکاران  امر در جهت رفاه حال شهروندان به صورت ویژه  و تمام وقت سعی و تلاش خویش را در راستای اهداف از پیش تعیین شده  دو صد چندان خواهند کرد و شهروندان نیز قدردان زحمات شان بوده و هستند.

این نکته را نیز نباید غافل بود که ایجاد تسهیلات برای رفاه حال مردم وظیفه ذاتی شهرداری است،تسهیلاتی که به معنای واقعی  موجب حفظ جان و رفاه مردم باشد نه اینکه بلایی برای جان مردم باشد. مردمی که  همواره عملکرد مسئولین  را در معرض نقد و بررسی و نگاه و قضاوت خود  قرار می دهند و قطعاً این رویکرد شهروندان می تواند  سازندگی پیشرفت ،آبادانی شهر  راتقویت نماید.

اما سخنی با شهردار محترم و سخت کوش قزوین،آیا به راستی هدف از کلنگ زنی و افتتاح پروژه های عمرانی­ در مناطق چندگانه شهر قزوین بهبود سیمای شهر و رفع معضلات ترافیکی و تبدیل شهر به یک کلان شهری است که قبلا وعده داده بودید؟به راستی چقدر تلاش شده در افتتاح پروژه ها کیفیت را فدای کمیت نکنیم؟

جناب آقای شهردار،این نکته را نباید فراموش کرد که در کنار بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار که در اولویت اصلی مردم قرار دارد ، ارائه خدمات عمرانی ،فرهنگی و شهری مناسب و ارزان به همه مردم به ویژه اقشار ضعیف، فراهم کردن بستر فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی و استفاده از ظرفیت‌های مردمی چون سازمان‌های مردم‌نهاد،گسترش سرانه ورزشی و فضای سبز  از اولویت هایی است که ارائه مطلوب و دقیق آن از وظایف اصلی هر شهرداری است.

امااینکه صرفاً پروژه‌ای را افتتاح کنیم و مردم نتوانند از آن استفاده کنند؛

اینکه پروژه ای راافتتاح کنیم و درست فرهنگ سازی نکنیم؛

اینکه پروژه ای را افتتاح کنیم اما به صورت ناقص؛

اینکه پروژه ای را افتتاح کنیم اما همه معترض،گناهی نابخشودنی است و همه دستگاه‌های اجرایی شهر باید نهایت توجه و دقت را در این زمینه داشته باشند

حال ما با گشتی در شهر تعدادی از پروژه های افتتاح شده را به صورت اجمالی عنوان می­کنیم که سال ها از افتتاح آنها می­گذرد اما گاهاً نقص در آن ها را می توان به  عینه مشاهده کرد:

1-پل  7 دی خیابان نادری،هدف از اجرای این پروژه کاهش بار ترافیکی  از چهار راه نادری به سمت خیابان آزادی بود که متأسفانه  بعد از افتتاح همچنان ترافیک در خیابان نادری و خیابان آزادی  بیداد می کند که خود به خود منجر به افزایش و معضل ترافیکی شده و این امر بار ترافیکی را به خیابان های اطراف کشانده و و  منجر به ایجاد استرس و بار روانی برای شهروندان گردیده است.

2-حد فاصل میدان اول مینودر به میدان مادر،بعد از افتتاح چند ساله هنوز بلوار مذکور از عدم روشنایی  رنج می برد،به گونه ای که هر چند وقت شاهد تصادفات شدید به دلیل عدم روشنایی بوده و هستیم.

3-پل عابر پیاده­رودر دوراهی همدان ،(روبه روی ایستگاه های تاکستان و اقبالیه)علی­رغم ترافیک و تصادفات شدید در این منطقه به دلیل عبور و مرور شهروندان از میله های  وسط خیابان ،هیچگونه  تدابیری در جهت رفع ترافیک در این زمینه صورت نگرفته است(می­توان موانع  جدیدی در محل مد نظر به کاربرد و یا فرهنگ  سازی دقیق در این زمینه کرد).

4-صدور ساخت مجتمع های تجاری در مرکز شهر،همانگونه که مستحضرید قزوین در سال های اخیر در همه شئون و امور رشد چندانی کرده ،گاه این رشد بی برنامه بوده و هیچ گونه تدبیری در این زمینه اندیشیده نشده است،من جمله هجوم شهروندان از نقاط شمال و جنوب شهر به مرکز شهر بابت وجود مراکز ومجتمع های تجاری است  که خود معضلات و مشکلاتی را ایجاد نموده است،صدور پروانه ساخت و ساز مجتمع های تجاری در قلب قزوین خود به خود بر معضل ترافیکی افزوده که به زودی زود قابل حل نیز نمی باشد. و از همه مهم تر اینکه خیابان های  این شهر همان خیابان های قدیم است که هیچ تغییری نکرده فقط­ برتعداد ماشین­ها اضافه گردیده است.ما می توانیم برای جلوگیری از ورود جمعیت به مرکز شهر  در شهرک­هایی­ مثل مینودر،کوثر، پونک، جانبازان و ...به دنبال صدور مجوز ساخت و ساز مراکز تجاری با ارائه شرایط و امکانات بهتر ،باشیم.که این خود نقش مهمی در کاهش معضل ترافیک خواهد داشت. چیزی که این روز ها عکس آن را عمل کرده ایم. نگرانی ما زمانی افزون خواهد یافت که  برج تجارت در میدان میر عماد افتتاح یابد،که در صورت برنامه ریزی نکردن از جهت بروز  آسیب های احتمالی به سخت سنگ معضلات ترافیکی و ... برخوردخواهیم کرد  و آن وقت باید زانوی  غم به بغل گرفت و گفت "خود کرده را تدبیر نیست."

حال خود قضاوت کنید آیا افتتاح بعضی از پروژه های در شهر قزوین موجب رفاه حال مردم گردیده یا بر معضلات اجتماعی افزوده یا به عبارت دقیق تر دوای درد مردم بوده یا بلای جان مردم شده؟قضاوت با خود مردم.

و سخن پایان اینکه ما نیز قدردان زحمات کلیه دست اندرکاران امر در توسعه عمران و آبادانی شهر هستیم،اما به عنوان شهروند خالی از لطف ندیدیم تا از دید خود به اندک معضلات شهر اشاره کنیم،باشد که نقد ما زمینه ساز رفع عیوب و برطرف کردن نقص ها باشد.

ورزش جنوب شهر پیش به سوی سراشیبی .

 *چند روزی درگیر پیدا کردن مطلبی واسه  ورزش جنوب شهر  بودم ،سخت درگیر،چون باید طبق قول و قرار،رسالت نویسندگی مان که همان  نقد و بررسی وضعیت ورزش استان است را به نحو احسن انجام       می دادم.

1- بر حسب اتفاق یاد کوچه پس کوچه های جنوب شهر و پهلوانان مدال آور اما فراموش شده و قهرمانان کوچ کرده به پایتخت و شهرهای دور و نزدیک  این منطقه افتادم".یاد نوجوانان و جوانان دیروز و بزرگسالان و میانسالان امروز.دلم به حال نوجوانان امروز بیشتر سوخت ،چرا که دیروز حداقل نیمی از فضاها و امکانات ورزشی در مرکز و یا حداقل  جنوب شهر تمرکز داشته و قابل استفاده برای همه  بود ،اما امروزه حتی در مرکز شهر هم اثری از آن امکانات حداقلی نیست چه برسد به جنوب شهر.

2-  تا چند سال پیش مناطقی چون پونک ، جانبازان ، مینودر ، کوثر و .... وجود نداشتند، لاجرم  اثری از فضاها و امکانات ورزشی هم  در این مناطق نبود،اما با شروع ساخت و سازها  و  سکونت افراد،علم کردن پایه سوله های  سالن های ورزشی در اولویت برنامه های مسئولین مربوطه قرار گرفت، تا اینجای کار هیچ گونه بحثی نداشته و نداریم ، قبول، ما قبل از جواب دادن شما قانع شده و جواب خود را گرفتیم ،اینکه با احداث منطقه جدید بالطبع نیاز به سالن ها و امکانات ورزشی احساس  گردد بر هیچ کس پوشیده نیست ،اما یک سوال از مدیران و مسئولان شهر؟آیا خبری از وضعیت سالن ها و فضاهای ورزشی در جنوب شهر که از قدیم وجود داشته ،دارند؟ مباد روزی سالن های تازه تأسیس  شده به حال و روز سالن های قدیم بیفتند؟آیا سری به سالن های قدیم شهر زده اید؟ گرد و غبار سکوهای پیر  شهرهنوز هم با آدمی مأنوس هستند  و حرف ها در سینه دارند،حرف هایی از جنس گلایه،به راستی چرا ؟چرا باید به این حال و روز افتاده باشند؟کجایند آن سالن های قهرمان ساز؟کجایند آن پهلوانان ؟ما که به همین سالن ها هم قانع بودیم، مگر جز این است  که مردم این منطقه به روحیه قناعت مشهورند؟ تملق هم نیست،هنوز عنفوان نوجوانی خویش را فراموش نکرده ام ،دورانی که بعد از فارغ شدن از  درس و مدرسه به امید ورزش به سالن ها پناه می بردیم،چه بلای بر سر سالن پیر شهر ،تختی ،افتاده،در مشاجره بین میراث فرهنگی و اداره ورزش گوئیا تختی  به مثابه کودک یتیمی است که در این بین گیر کرده و نفس های آخر خود را می کشد.سالن بعثت که به تازگی در اختیار بخش خصوصی است،ورزشگاه معلم که در اختیار آموزش و پرورش است ،راستی از مصلی چه خبر ؟اختلاف بین اداره اوقاف و شهرداری در خصوص مصلی به کجا انجامید؟این روز ها از مصلی فقط نام و پنجاه بدرش مانده و بس.قدیم الایام حداقل از زمین خاکی مصلی استفاده می شد ،امروزه  فریاد همین زمین را می توان از پشت فنس ها شنید.هیچ خبر دارید که جوانان جنوب شهر به طور اعم از زنان و مردان ،و به طور اخص ورزشکاران برای ورزش کردن به کدامین سالن باید پناه ببرند؟از مرکز شهر به سمت پایین شهرچندین و چند خیابان قدیمی پر جمعیت وجود دارد،؟با یک حساب سر انگشتی و سوال از مرد شماره یک ورزش استان، که خود از گوش شکسته ها و بر آمده از همین منطقه می باشد،می خواهیم بدانیم چند سالن با حداقل  امکانات در این مناطق وجود دارد؟ این منطقه به لحاظ وسعت و جمعیت زیاد و همچنین موقعیت جغرافیایی دارای جایگاه ویژه ای  بوده و می باشد و در عین حال دارای سرانه ی(بیشتر نباشد  کمتر هم نیست) بسیار خوبی به خصوص در بخش فرهنگی و ورزشی .اما کدام امکانات ؟کوسرانه؟

3- "هدف ما کم کردن فاصله مناطق شمالی و جنوبی شهر است ".شعار تکراری مسئولین بعد از کسب منصب ریاست.به راستی در تخصیص اعتبارات از جهت  فراهم کردن امکانات ورزشی  فاصله ای مشاهده نمی گردد؟ امید که این گونه باشد. مسئولین محترم،درخواست های مردم جنوب  شهربه هیچ عنوان زیاده خواهی نیست بلکه مطالبات به حقی است که خود را مستحق آن می دانند. این منطقه همواره خاستگاه و مهد پرورش قهرمانان بوده و هست.

4-از دیرباز تا کنون همواره چهره های شاخص این مناطق در عرصه های ورزشی  ملی و بین اللملی خوش درخشیده اند.تقدیم چندین و چند شهید ورزشکار برآمده از همین مناطق به نظام و انقلاب مدال افتخار ابدی است برای شهروندان، بالاخص برای مناطق محروم شهر،مسئولین محترم باید در امر خدمتگذارای به این  منطقه با احساس مسئولیت بیشتر در انجام وظایف خود عمل نمایند.

5-نباید فراموش کنیم که توجه اساسی شهرداری  و اداره کل ورزش استان به توسعه ورزش شهروندی باید به عنوان نقطه مقابل با آسیب های اجتماعی سرلوحه کاری بوده  و به دور از سلیقه های شخصی و توجه به دارا بودن جامعه جوان و پرانرژی در این مناطق به منظور توسعه ورزش همگانی لزوم شناخت و آگاهی از ظرفیت ها و امکانات و تجمیع عوامل تاثیرگذار در ورزش  به منظور ایجاد شادی و نشاط در بین شهروندان  مورد توجه قرار داده شود. چون مطالعات جامعه شناسان نشان داده است که کمبود امکانات فرهنگی، ورزشی در ارتکاب بزه در جوامع بسیار موثر است و جوامعی که از امکانات رفاهی، فرهنگی، تفریحی و مذهبی بیشتری برخوردار بوده‌اند ارتکاب بزه و جرم در آنها کمتر به چشم می‌خورد و بالعکس جوامعی که از این امکانات بهره کافی ندارند بیشتر مستعد ارتکاب بزه هستند.پس یادمان باشد در گرایش جوان به ارتکاب بزه به سهم خود مسئولیم و پاسخگو.

سخنی با مدیر عامل محترم سازمان پارک ها و فضای سبز قزوین.

52روز و اندی از ثبت تیتر مقاله با عنوان"تجهیز وسایل تفریحی و بازی بوستان ها یا وعده سر خرمن مسئولین؟" در وبلاگ و سایت قزوین امروز گذشت ،اما دریغ از یک حرکت یا جوابیه ای در راستای روحیه نقدپذیری و مسئولیت پذیری از برای دلگرمی،گوئیا مسئولین روحیه پاسخگویی خویش را فراموشی نموده اند و یا اهرم فشار و ارزشیابی مدیریت بر اینان نیست که به سادگی آب زلال می گویند و می نویسند و مصاحبه می کنند اما به مرحله عمل که می رسد برای دوستان می شود اسباب زحمت.

دوست بزرگوار ما به دنبال جوابیه نیستیم، به دنبال عمل به وعده هایی هستیم که فقط لاف می زنید.لااقل در وفاداری و عمل کردن ثابت قدم باشید.

فصل تابستان در آستانه خداحافظی است و شما در وعده وعید خویش در خصوص تجهیز و ایمنی پارک ها و فضای سبز بد قول شده و نمره مردودی گرفتید(حداقل از نگاه من).لطفاً اندکی تأمل کنید و بیندیشید ،به مصاحبه تان در ویژه نامه استانی روزنامه همشهری در خصوص تجهیز پارک ها .

جناب مدیر،مردم هوشیارند و ناظر بر اعمال شما،مباد روزی اتفاقی بیفتد و شما جوابی نداشته باشید که این نابخشودنی خواهد بود .

لطفاً به وعده های داده شده خویش در این خصوص تیک بزنید.