منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه
منتقد ،نه تخریب چی

منتقد ،نه تخریب چی

نگاه انتقادی به مسائل روز جامعه

*ریاست محترم بیمارستان ولایت قزوین:تابلوی تکریم ارباب رجوع در کجای بیمارستان شما نصب شده ؟

*گاهی اوقات به طور سرزده به بخش اورژانس تحت مدیریت خود سرکشی کنید.                                                                                                             

سکانس اول:

ساعت 20:00 روز دوشنبه مورخه 95/05/04 برای مداوای پدرم به بخش اورژانس بیمارستان بوعلی مراجعه نمودم،پس از معاینه سرپایی و گرفتن نوار قلب از بیمار توسط خانم...ایشان عنوان نمودند که درد پدر شما داخلی و احتمالاً معده یا صفرا باشد و چون بیمارستان بوعلی مربوط به بیماران قلبی است  باید برای مداوای بیمار به بیمارستان ولایت مراجعه نماییم.درد شدید  از یک طرف و ترافیک شدید شهر از طرف دیگر بر درد پدرم می افزود،تا اینکه ساعت تقریباً20:35دقیقه به بیمارستان ولایت رسیدیم ،پس از پذیرش و واریز مبلغی ناچیز به صندوق، یک سری سوالات ابتدایی از بیماردر واحد تریاژ توسط کارشناس این بخش از پدرم پرسیده شد و ایشان ما را به اتاق پزشک عمومی هدایت کردند،بعد از معالجه بیمار توسط پزشک عمومی،مقرر گردید تا از پدرم آزمایش گرفته شود،بعد از مراجعه به آزمایشگاه و گرفتن نمونه آزمایش­ ها با شنیدن این جواب که نتیجه دو ساعت بعد آماده می شود به طبقه همکف مراجعه نموده و اولین سوالی که از دکتر پرسیدم این بود که اگر بیماری وضعیتش اورژانسی باشد چه باید کرد؟که ایشان پاسخ دادند ،روال همین است باید صبر کنید!!!(جواب سربالا،کوتاه و قانع کننده !!!ا)و از آنجا که هیچ کس در بیمارستان ها حق اعتراض ندارد،چون تعبیر به بی احترامی به پرسنل و کادر پزشکی خواهد شد و تکرار چنین امری یعنی مواجه با قانون شلاق و جریمه و... علی رغم میل باطنی سکوت اختیار کرده و خود خوری درونی را ترجیح داده و هیچ اعتراضی نکردم،مجبور شدیم در بیمارستان بمانیم.اما پدرم  در حال نالان بوده و بنده را مورد شماتت قرار دادند از بابت آوردنشان به بیمارستان. خلاصه مقرر گردید تا گرفتن جواب آزمایشات­، پدرم روی تختی دراز بکشد، متاسفانه در بیمارستان به این عظمتی نه تنها تختی برای بیماران با چنین وضعیت هایی در نظر گرفته نشده است،حتی در بعضی از بخش ها مثل بخش تزریقات نیز همکاری لازم را در این زمینه مشاهده نمی کنیم.مثلاً بعد از توضیحات در مورد بیماری پدرم و اینکه نمی تواند روی صندلی بنشیند خانمی  که در بخش تزریقات بر روی صندلی نشسته بود،بدون نگاه کردن به بنده(که توهینی آشکار و زننده بود) در حالیکه مشغول بازی و وبگردی در دنیای مجازی بود(کاری که متأسفانه در میان اکثر کارکنان،کارگران و پرسنل شغل های حساس در همه ادارات و در حین کارشایع بوده و این بیمارستان نیز مستثنی از این امر نیست،لا اقل با افرادی که مستقیم سرو کار داشتم چنین امری را مشاهده نمودم،من منظورم همه پرسنل نبوده و نیست)در جواب عنوان نمودند که بنده باید از مسئولم اجازه بگیرم!!!و حق ندارم اجازه بدهم.(شاید دلیل خاصی داشته ولی برای من قانع کننده نبود)این است پاسخ به همراه بیمار اورژانسی!!!؟ و این یعنی ممانعت کردن از ارائه خدمت ساده به یک بیمار،یعنی ممانعت کردن­ از دراز کشیدن پدرم بر روی تخت، و این امر یعنی انسانیت دیگر رنگ باخته،الحمد الله اورژانس هم که پر بود از بیماران اورژانسی،مجبور شدم پدرم را در بخش تریاژ بخوابانم(جا دارد از خانم.... کارشناس این بخش در ساعت مذکور تشکر ویژه نمایم).

خلاصه بعد از کلی مکافات و گذشت زمان جواب آزمایش آماده شد،دکتر عمومی با دیدن جواب آزمایش ها بدون گفتن حتی یک کلمه عنوان نمودند که بیمار را به اورژانش ببرید(حتی جرات نکردم از ایشان بپرسم که جواب آزمایش ها چه بوده است)تا پزشک جراح نیز ببینند،آیا بنده حق نداشتم از مریضی بیمارم اطلاع داشته باشم؟دوباره پدرم را به اورژانش برده و یک ربعی نیز معطل شدیم تا پزشک جراح بیاید ،بعد از یک ربع انترن آمد و چند تا سوال کلیشه­ ای و تکراری که از ابتدای ورودبه بیمارستان یکسره توسط بخش­ ها پرسیده شده بود،از پدرم نموده و رفتند،توجه بفرمایید، سه ساعت معطلی بیمار در حال درد کشیدن،وهنوز نه دارویی تزریق شده نه دوایی تجویز شده فقط و فقط و فقط سوال و فراگرفتن علم و یادگیری سرلوحه کاری دوستان شده،به قیمت از بین رفتن جان یک نفر،

خلاصه بعد از نیم ساعت آقای دکتر... تشریف آورده بر سر همراه بیماری که علاوه برسن بالا   ظاهراً مشکل دیابت نیز داشته است (و بنده خدا از سر دانستن یا ندانستن ،طبق گفته اطرافیان انجیر خورده بود و قندش رفته بود بالا)دکتر....در حضور بیماران و همراهان بیماران دیگر و نیز همراهان بیمار مذکور چنان داد و بیدادی بر سر مریض کردند که اگر بر سر بیمار من این کار را می کرد بدون شک برخورد می کردم .مظلومیت و سکوت همراهان بیمار در این لحظه دیدنی بود خلاصه دکتر مذکور بعد از فروکش کردن عصبانیت شان ،بر روی صندلی نشستند،گوئیا، توهم جلوس بر تخت سلطنت بر وی مستولی گشته بود.

اصلاً دکتر و یا هر کس دیگری مگر حق داد و بیداد کردن بر سر بیمار و یا همراه بیمار را دارد؟

پزشک آقای داستان ما علاوه بر داد و بیداد  با پزشک خانم دیگری و در میان بیماران و همراهان و از همه مهمتر در میان پرسنل خود بیمارستان شروع کردند به جر و بحث لفظی و در این حین بیماران رهاشده به حال خود و خدا در انتظار بودند.

بالاخره بعد از کلی کش و قوس و وساطت مسئول بخش اورژانس آقای  که به نظر می رسد برای مدیریت در این بخش بی تجربه است پزشکان را دعوت به صلح و آرامش نموده و اوضاع مثلاً تا حدودی به روال سابق خود برگشت.

 سکانس دوم:

مداوای مجدد و فرستادن به آزمایش و معطلی چند ساعته  از دیگر برنامه های امشب پر ستاره ما بود که برای گفتن همه مطالب نیاز به چاپ کتابی است که در این مقال نمی گنجد.

ذکر این نکته ضروری است،که ابتدا یکی از کارکنان آزمایشگاه بیمارستان فوق عنوان کرد چون آزمایش پدر شما حساس است(کاملاًتوجه بفرمایید،حساس است) باید دستگاه ها با حساسیت و دقت بیشتری این کار را انجام بدهند تا نتیجه آزمایشات دقیق باشد، باید دوساعت دیگر منتطر باشید و هیچ راه دیگری ندارد،بنده اصرار کردم که خیلی وقت است در بیمارستانم ،اگر امکان دارد زودتر نتیجه را بدهید،که عنوان نمودند باید منتظر باشید،بعد از مراجعه به بخش اورژانس و گفتن این جمله که دوساعت طول می کشد،به آزمایشگاه زنگ زدند و کار دوساعته با یک تلفن و در عرض نیم ساعت اجرا شد.

و اما یک سوال اساسی:

اگر آزمایشات دقیق و حساس بود و با دقت باید در دستگاه بررسی و آنالیز می شد چرا 2 ساعت تبدیل به نیم ساعت شد؟

بگذریم،نکته بارز در این بخش به کرسی نشاندن حرف دکترها توسط خود بود،یعنی هرکدام می خواست حرف خود را به کرسی بنشاند،(اشتباه نگیرید با اختلاف سلیقه) در اختلاف بین دکترها مبنی بر این که بیمار مشکل قلبی دارد یا ندارد نتیجه بر این شد که الحمد الله مشکل قلبی ندارد،(امری که از همان ابتدا برای ما عیان بود)فقط ما متضرر شدیم ،هم بابت زمان و هم بابت درد کشیدن پدرم.چهار ساعت علافی برای شنیدن یک جواب ؟بعد از آزمایشات مجدد و عکس گرفتن که فقط کار ما شده بود واریز مبلغ هر چند کم دوباره اختلاف افتاد که صفرای بیمار مشکوک به وجود سنگریزه است و باید ایشان بستری شوند که بعد از کلی اصرار و توجیهات از طرف دوستان به ظاهر رفیق تصمیم گرفتیم تا بیمار را از بیمارستان با رضایت شخصی و چندین و چند امضاءنجات بدهیم،و نکته قابل توجه این دوستان به ظاهر دایه تر ازمادر بعد از شنیدن جواب منفی در خصوص عدم بستری شدن ،چهره ها رنگ عوض کرد و ما تبدیل به دشمنانی شدیم که حتی برای گرفتن پول دو تا آمپول نیز از مادریغ نکردند.

و امروز پدر من بعد از مراجعه به پزشک متخصص و حاذق ،و تجویز داروها تمامی معادلات و فرضیات غلط را بر هم زده و در کمال آرامش در بیمارستان تأمین اجتماعی درحال استراحت و مداواست.

نکته:

1-در ادبیات رایج امروزی ، رضایت مردم از خدمات ارائه شده توسط ارگان ها بالاخص       بیمارستان ها به شاخص اصلی سنجش کارآمدی از سوی مراجعه کنندگان  تبدیل شده است و منجر به افزایش اعتماد عمومی به ارگان مربوطه می شود. از آن سو، عدم رضایت مردم از خدمات ارائه شده باعث پیدایش حس بدبینی،نفرت و از بین رفتن جو اعتماد عمومی و یا ایجاد حس ناکارآمدی در آن ارگان مربوطه می شود.

2- انتظار طولانی برای دریافت خدمات و تلقی پائین بودن کیفیت و عدم پاسخگویی صحیح در بیمارستان های دولتی از عمده ترین دلایل نارضایتی از بخش درمان است که در افکار عمومی، مطبوعات و رسانه ها مطرح می شود.

3-اختلاف سلیقه بین دکتر های به ظاهر با تجربه در بیمارستان های آموزشی  در نحوه برخورد با بیمار و اطرافیان او باعث سردرگمی پرسنل و حتی بیماران و از همه مهم تر ایجاد جو سنگین برای همراهانی که از ظاهرشان می توان بوی سادگی را فهمید ،خواهد گردید و نکته جالب توجه همانگونه که در بالا اشاره گردید،تکرار چندین باره دکتر بخش اورژانس مبنی برخودداری از مداوا و ویزیت مریضی بود که مثلاً چرا انترن بیمارستان با ایشان در مورد بیمار مذکور خوب صحبت نکرده بود،مگر این می شود دلیل؟

بر فرض اشتباه صحبت کردن انترن، آیا جان بیمار در معرض خطر را در صورت متشنج شدن وضعیت وی به گردن می گرفتند؟

ریاست محترم بیمارستان حتم دارم که جناب عالی نیز واقفید که:

دولت برای افزایش سطح رضایت مردم از خدمات دولتی (از جمله خدمات بهداشت -درمان)، بالاخص در بیمارستان های دولتی آنهم در مراکز آموزشی-درمانی طرحی موسوم به ”طرح تکریم ارباب رجوع“ راه اندازی نموده و دستگاه های دولتی را ملزم به اجراء آن نموده است. ”تکریم ارباب رجوع“ برنامه هفتم از ۷ برنامه تحول اداری است و این به آن معنا است که تکریم ارباب رجوع محصول اجراء سایر برنامه های تحول اداری (منطقی نمودن اندازه دولت، تحول در ساختارهای تشکیلاتی دولت، تحول در نظام های مدیریتی، تحول در نظام های استخدامی و بهسازی نیروی انسانی دولت و اصطلاح فرآیندها، روش های انجام کار و توسعه فن آوری اداری) است.

شما کدام خط یا سطر نوشته های اینجانب را تعبیر به تکریم ارباب رجوع می کنید؟ آیا این است معنای تکریم  در بیمارستان تحت امر شما؟یااصلاًاز اساس نه تنها ما را بلکه تعبیر ما رانیز با خط بطلان کشیدنی محو می کنید؟

یا  ارگان تحت مدیریت خود را مبرا از همه اتفاقات منفی میدانید؟ شک ندارم که خود شخص جناب عالی تمامی تلاش خود را در جهت اجرایی شدن تمامی دستورات  به کار می گیرید،اما خب  باید نظارت بیشتر و دقیق تر و با مسببین برخورد شود.                                                                                              

جناب رییس،مگر اینجا ملک شخصی است که علایق و سلایق افرادی که به تازگی وارد بیمارستان شده و از تجربه کافی در مواقع بحرانی برخوردار نمی باشند ،در شرایط بحرانی  تأثیر گذار باشد؟  

رییس محترم ،افراد معمولاً در شرایط ویژه ای به مراکز ارائه خدمات بهداشتی درمانی مراجعه     می کنند. استرس، نگرانی و درد از ویژگی های مراجعه کنندگان به واحدهای بهداشتی و درمانی است. در این شرایط روحی، رفتار پرسنل بهداشتی و درمانی در جلب رضایت خدمات گیرندگان بسیار مؤثر است.

بعضی از پرسنل و بالاخص دکترها آموزش رفتار صحیحی با همدیگر نه در راستای تکریم ارباب رجوع را بیاموزند که می تواند درآینده برای این دوستان در شرایط بحرانی مدیریت بحران را معنا کند.

ما منکر رفتار شایسته و در خور و شأن بعضی از ارائه دهندگان خدمات بیمارستان مذکور نبوده و نیستیم،مثلاً برخورد خوب دوستان در بخش آزمایشگاه و پرسنل زحمت کش انتظامات قابل ستایش بود.

منظور ما عده محدودی هستند که عملکرد دیگران را نیز تحت الشعاع خود قرار  می دهند،

ریاست محترم بیمارستان ولایت آیا تا به حال در شبانه روز و به صورت سر زده به بیمارستان تحت مدیریت خویش رفته اید؟

وآیا می دانید که مثلاً و یا گاهاً نیروی خدماتی تحت مدیریت جناب عالی پشت سیستم    نوبت دهی مثلاًبرای آزمایش می نشیند؟آنهم به بهانه سریع راه انداختن کار بیماران ؟

آیا می دانید که اکثر ارائه دهندگان خدمات درمانی در حین کار نیز در فضای مجاری در حال وبگردی هستند؟مگر نه این است که اینجا با جان بیمار سرو کار دارند؟

آقای دکتر،یکی از مهمترین محورها و معیارهای درمان بیماران در بیمارستان ها بر اساس اصول مبتنی بر شنیده ها از بیمار،اطرافیان بیمار و در نهایت  شواهدی است که با جواب آزمایشگاه ها به دست می آید.

حال در نظر بگیرید حال بیماری اورژانسی است و باید دو ساعت به بالا در انتظار جواب بنشیند و بعد دو ساعت پزشک عمومی با دیدن برگه آزمایش جواب را به بخش اورژانس واگذار نماید.

خب این دیگر چه حکایتی است؟ اگر نیاز به دو ساعت معطلی برای شنیدن جواب بود که دیگر نیازی به مراجعه به بیمارستان نبود.

و اینجاست تفاوت بیمارستان خصوصی و دولتی، در نوع برخورد و تکریم ارباب رجوع.

به راستی چرا باید اینگونه باشد ؟

آیا طرز تفکر ما غلط است یا نحوه برخورد و عدم نظارت دقیق دوستان اشکال دارد؟

آیا به نظر شما دکترها و دست اندرکاران بیمارستان های خصوصی حق چنین برخوردی با بیمار و اطرافیان بیماردارند؟

جواب قطعی را خود شما نیز می­دانید.

مدیر محترم بیمارستان، این بیمارستان در سفر رهبر انقلاب اسلامی به قزوین و از اعتبارات رهبری برای رفع مشکلات و معضلات درمانی بیماران ساخته شده است،

و سوال اساسی که در فکر اینجانب خطور می کند اینکه، راستی تا چه اندازه در راستای اجرای منویات رهبری در خصوص بهداشت و تکریم ارباب رجوع حرکت کرده اید؟

بد نیست تا با ارزشیابی میدانی از مراجعه کنندگان نتیجه کار خویش را خواهید گرفت.

فراموش نکنید که شما خادم مردمید در قبال کار حق الزحمه خود را نیز دریافت می کنید و هیچ منتی بر مردم ضعیف نیست ،در چنین بیمارستان هایی باید تکریم ارباب رجوع معنا پیدا کند نه در بیمارستان های خصوصی.

بسیاری از بیماران مراجعه کننده از بازنشستگانی هستند که سال ها چرخه اقتصادی مملکت را به حرکت درآورده و ما ها به راحتی آب خوردن پول بیمه را از حقوقشان کسر نموده و اینک باید به جای برخورد خوب با بدرفتاری مواجه شود.

و فراموش نکنید و بدانید که این واقعیت تلخی است که اگر این افراد نباشند طبابت نیز معنا نخواهدداشت.

آیا در مرکز آموزشی درمانی ولایت ، ارزیابی از خدمات آموزشی- درمانی  و نحوه تکریم ارباب رجوع در جهت افزایش استاندارد و اعتبار بخشی برای نیل به اهداف و خواسته های متفاوت اجرا می شود؟

ما منکر آموزشی بودن بیمارستان مذکور نبوده و نیستیم،اما چه خوب است تا در کنار دکترهای جدید و تازه دکترهای با تجربه نیز اضافه گردند،اینجا تیم فوتبال یا باشگاه بازیکن ساز که نیست،اینجا با جان مردم سروکار دارد نه با پل یا یک سازه فلزی.

افراد معمولاً در شرایط ویژه ای به مراکز ارائه خدمات بهداشتی درمانی مراجعه می کنند. استرس، نگرانی و درد از ویژگی های مراجعه کنندگان به واحدهای بهداشتی و درمانی است. در این شرایط روحی، رفتار پرسنل بهداشتی و درمانی در جلب رضایت خدمات گیرندگان بسیار مؤثر است.

پس بیایید با استفاده از نیروی انسانی دارای مهارت بالا، خلاق و تحول گرا، دید و نگاه منفی به اینگونه بیمارستان ها را تغییر بدهیم.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.